تاريخ گواه است كه در زمان حكومت خديوي اسماعيل قوانين اروپايي به مصر آورده شدند و اما خديوي اسماعيل بسيار دوست داشت كه نظام اسلامي را در كشور مصر بدون كم و كاست اجرا كند و بلادرنگ از علماي دانشگاه الأزهر خواست هر چه زودتر شوراي قانون گذاري تشكيل دهند و نظام اسلامي را ترتيب و تدوين نموده براي اجراء آن را تقديم دولت نمايند و اما متأسفانه علماي دانشگاه ازهر به اين دعوت لبيك نگفتند و قوانين مقدس اسلامي را فداي تعصبهاي مذهبي و گروهي خود نمودند و مانع اجراي آن شدند و هر يكي تعصب خشك مذهبي خود را محفوظ نگهداشت و اين فرصت بسيار مهم را كه بنفع اسلام و
مسلمين جهان بود از دست دادند و سپس پشيمان شدند و مدتها براي اين نعمت از دست رفته گريه كردند و سزاوار است تمام مسلمين جهان براي اين نعمت از دست داده تا زمان برگشت آن گريه كنند، من دوست دارم اين نكته را متذكر شوم كه بعضي از كشورهاي اسلامي كه پارهاي از قوانين اروپايي را برگزيدهاند، مطلقاً اراده مخالفت دستورات اسلامي را نداشتهاند و قانون جزايي مصر كه در سال 1883 ميلادي به تصويب رسيد گواه بر مدعي ماست زيرا كه در ماده اول آن آمده است. «از مسئوليتهاي دولت است مجرماني را كه باعث ناراحتي عموم مردم يا دولت ميگردند مؤاخذه نمايد» و اين قانون بدون كم و كاست تمام انواع مؤاخذههايي را كه حق مسئولين كشوري است طبق دستورات اسلامي مقرر كرده است و اين ماده از قانون دولت تركيه صادره در 5/6/1853 ميلادي گرفته شده است و من نيز معتقدم مسئولان اكثر كشورهاي اسلامي تعمداً از قوانين اسلامي سرپيچي نكردهاند بلكه ناآگاهانه دچار مخالفت شدهاند و ممكن است راز مسئله اين باشد كه قانون گذاران كشورهاي اسلامي يا اروپايي بودهاند و از نظام اسلام هيچگونه اطلاع و آگاهي نداشتهاند و يا اينكه مسلمان بودهاند و دركشورهاي اروپايي درس خواندهاند و از اسلام و نظام اسلامي آگاهي نداشتهاند.
تأثير عملي قوانين بر شريعت اسلامي
پس از جايگزيني قوانين اروپايي در كشورهاي اسلامي همه جا براي اجراي اين قوانين دادگاههاي ويژهاي تشكيل يافت، و قاضيان اروپايي بودند و براي اجراي مواد آن مأمور گشتند و اين دادگاهها در همه امور بشر قضاوت ميكردند، بنابراين نظام اسلامي از صحنه عمل بيرون شد، زيرا كه مسئولين دادگاهها فقط قوانين ساختگي وارده از اروپا را اجرا ميكردند.
و همچنين وزارت آموزش و پرورش براي تدريس اين قوانين، مدارس خاصي را تأسيس نمود و نظام اسلامي را در تمام مسائل زندگي غير از مواردي بسيار نادر همچون وقف ناديده گرفت و تدريس نكرد.
اين طرح اسف بار باعث شد كه تقريباً تمام قانون دانان جديد از نظام اسلامي بیخبر و ناآگاه شوند و با كمال تأسف از نظامي كه دولتهاي اسلامي معتقد آن بودند بیاطلاع و ناآگاه ماندند و به همين علت بود كه نصوص شريعت اسلامي را طبق قوانين ساختگي و خلاف دستورات اصيل اسلامي تفسير نمودند.
بطور مثال مشاهده ميكنيم كه قانون مجازات مصري صريحاً و آشكار ميگويد: «قانون مجازات در همه احوال و براي همه مردم بايد طبق نظام اسلام صورت گيرد» اما عليرغم اين نص صريح چون مفسرين قانون مصري دستورات اسلامي را نخوانده بودند و فقط قانون فرانسه را خوانده بودند مجبور شدند تا در وضع و توجيه و تفسير اين قوانين از روش مفسرين قوانين فرانسوي تقليد و پيروي نمايند، خلاصه اينكه آنها شريعت و نظام اسلامي را نخوانده و مطالب آن را درك نكرده بودند، و ثانياً آنان از آراء و افكار اروپاييان و خصوصاً فرانسويان تقليد كردند و در مورد آنچه كه آنان حلال يا حرام ميپنداشتند هم صدا شدند در حاليكه مفسران اروپايي از طبيعت نظام اسلامي هيچگونه اطلاع و آگاهي نداشته بودند.
تأثير نظري قوانين ساختگي بر شريعت اسلامي
اگرچه اجراي قوانين ساختگي عملاً باعث تعطيل قوانين اسلامي شده است اما از ناحيهء نظري هيچگونه تأثيري بر نظام اسلامي نداشته و ندارند، زيرا كه تمام نصوص اسلامي موجود و محفوظند طبق خواست شريعت اسلامي و قوانين ساختگي اجراي دستورات آن در تمام مسائل زندگي واجب و لازم است، زيرا كه قاعده اساسي در شريعت اسلامي و قوانين ساختگي اين است كه، هيچ نظام و قانوني منسوخ نميگردد مگر آنكه لغو دستورات آن از جانب نظام نيرومندتري صادر گردد، در حاليكه نظام اسلام از قرآن و سنت پيامبر اسلام سرچشمه ميگيرد، قرآن تكميل شده و پيامبر صلی الله علیه وسلم وفات كرده، بنابراين راهي براي لغو (نسخ) قوانين اسلامي وجود ندارد.
ممكن است بگوييد كه: أولي الأمر ميتواند قوانين اسلامي را تغيير دهد اما اين هم ممكن نيست زيرا كه آنان واضع قانون اسلامي نيستند بلكه مجري آنند و قانون اسلامي از سوي خداوند و پيامبر اسلام صلی الله علیه وسلم وضع ميشود بنابراين پس از رحلت پيامبر اسلام و منقطع شدن وحي، نظام اسلام براي هميشه تكميل گشته است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از کتاب:اسلام در زندان دوستان نادان و علماي ناتوان
مؤلف: عبدالقادر عوده
مترجم: عبدالرحمن اللهوردي
EslahOnline
نظرات شما عزیزان: