تاريخ : دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, | 10:35 AM | نویسنده : بريالي محمدي

سوژه های شگفت انگیز خطای دید


خطای دید (خطای باصره، خطای بصری، خطای چشم) به احساس دیدن تصاویری گفته می‌شود که فریبنده یا گمراه کننده هستند. در این حالت اطلاعاتی که بوسیله چشم جمع آوری شده و توسط مغز پردازش می‌گردد منجر به درک تصویری می‌شود که با واقعیت آن تصویر تطابق ندارد ... در هر صورت امید است از این سوژه های جالب لذت کافی ببرید.


این عکس چه احساسی را به شما منتقل می کند؟

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


به مرکز گل نگاه کنید و سرتونو عقب وجلو ببرید آیا احساس نمی کنید گل بزرگتر می شود؟

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, | 9:47 AM | نویسنده : بريالي محمدي

چه میکنه این ریاضیات ...؟

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

LIFE MATH
ریاضیات زندگی

Smart man + Smart woman = Romance
مرد باهوش + زن باهوش = عشقولانه

Smart man + Dumb woman = Affair
مرد باهوش + زن خنگ = روابط نامشروع

Dumb man + Smart woman = Marriage
مرد خنگ + زن باهوش = ازدواج

Dumb man + Dumb woman = Pregnancy
مرد خنگ + زن خنگ = حاملگی

Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, | 9:36 AM | نویسنده : بريالي محمدي

آیا میدانستید ؟ !

قسمت (30)

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


آیا میدانستید که شهر استانبول در کشور ترکیه تنها شهر جهان است که در دو قاره مختلف قرار گرفته است ؟

آیا میدانستید که احتمال ابتلا به کمر درد در افراد سیگاری دو برابر افراد غیر سیگاری است ؟

آیا میدانستید که برزگترین کارفرمای جهان سامانه راه آهن کشور هند با بیش از 1.6 میلیون نفر کارمند می باشد ؟

آیا میدانستید که اندازه چشمها درانسانها از بدو تولد تاانتها تغییر نمیکند اما رشد بینی وگوشها هیچگاه متوقف نمیشوند؟

آیا میدانستید که تقریباً بیش از 1300 گونه عقرب وجود دارد که تنها 25 گونه از آنها مرگبار می باشند ؟

آیا میدانستید که کم خوابی میتواند سیستم ایمنی بدن شما را ضعیف نموده و قابلیت مقابله با عفونتها را کاهش دهد ؟

آیا میدانستید که اگر تمام رگ های خونی را در یک خط بگذاریم، تقریبا ۹۷ هزار کیلومتر می شود ؟

آیا میدانستید که یک درخت زیتون تا 1500 سال عمر می کند ؟

آیا میدانستید که "کانادا" واژه ایست هندی و به معنای "روستای بزرگ" است ؟

آیا میدانستید که 11درصد از مردم دنیا چپ دست هستند ؟

آیا میدانستید که هر خانم در طول عمر خود بطور متوسط 2.7 کیلوگرم رژ لب مصرف میکند ؟

آیا میدانستید که ظرفیت حافظه مغز انسان از ٣ تا ٣٠٠٠ ترابایت تخمین زده میشود. مجموعه دانشنامه ملی بریتانیا که تاریخ ٩٠٠ ساله را شامل میشود، ٧٠ ترابایت حجم دارد ؟

آیا میدانستید که وقتی یک پنگوئن نر عاشق یک پنگوئن ماده می شود، سرتاسر ساحل را جستجو می کند تا زیباترین سنگ ریزه را پیدا کرده و به او هدیه دهد ؟

آیا میدانستید که روانشناسان ادعا میکنند: وقتی هنگام خوابیدن بالشی را بغل می کنید، آرزو میکنید که کاش آن بالش کسی بود که دوستش دارید و دلتان برایش تنگ شده ؟

آیا میدانستید که بیشترین فرزندی که تا به حال یک زن بدنیا آورده مربوط به خانمی با 69 فرزند می باشد. او دارای 16 دوقلو، 7 سه قلو و 4 چهارقلو بوده است ؟

آیا میدانستید که علت اینکه عسل خیلی راحت هضم میشود این است که قبلاً توسط یک زنبور هضم شده است ؟

آیا میدانستید که هزینه ساخت کشتی تایتانیک 7 میلیون دلار و هزینه ساخت فیلم آن 200 میلیون دلار بوده است ؟

آیا میدانستید که کوتاهترین جنگ در تاریخ ۱۸۹۶ بین نازی ها و انگلستان رخ داد که ۳۸ دقیقه طول کشید ؟

آیا میدانستید که کلمه google از واژه googol به معنای "عدد یک به همراه 100 صفر" برگرفته شده است ؟

آیا میدانستید که رنگ آبی خاصیت آرام بخشی دارد. باعث میشود مغر هورمونهای آرام بخش ترشح کند ؟

آیا میدانستید که 10درصد از درآمد دولت روسیه از فروش ودکا تامین می شود ؟

آیا میدانستید که ٣٠٠٠ سال قبل مصریان بطور متوسط ٣٠ سال عمر میکردند ؟

آیا میدانستید که مردمک چشم هنگام تماشای چیزی خوشایند تا 45درصد بازتر میشود ؟

آیا میدانستید که خفاشها هنگام خروج از غار همیشه به سمت چپ دور میزنند ؟

آیا میدانستید که این مطلب را در ایمیل های گروه
پرشین استار میخوانید ؟

آیا میدانستید که یک کوسه قادر است یک بخش از خون را در ١٠٠ میلیون بخش از آب تشخیص دهد ؟

آیا میدانستید که سمورهای دریایی هنگام خوابیدن دستهای هم را می گیرند تا همدیگر را گم نکنند ؟

آیا میدانستید که اگر یک مورچه به اندازه ابعاد یک انسان بود، میتوانست دو برابر سریع تر از یک لامبورگینی حرکت کند ؟

آیا میدانستید که I am کوتاهترین جمله کامل در زبان انگلیسی است ؟

آیا میدانستید که ثابت شده کلمه "lol"، به معنای خندیدن با صدای بلند، در 90درصد موارد زمانی که تایپ می شود خبری از خندیدن با صدای بلند نیست ؟

آیا میدانستید که دانشمندی که بلافاصله قبل و بعد از فوت افراد آنها را وزن کرد نتیجه گرفت که روح انسانها ٢١ گرم وزن دارد ؟

آیا میدانستید که "اضطراب ریاضی" یک اختلال روانی است که افراد مبتلا به آن هنگام حل مسائل ریاضی دچار اضطراب می شوند ؟

آیا میدانستید که کمترین درجه حرارت زمین که تا بحال ثبت شده ٨٩- درجه سانتیگراد می باشد ؟

آیا میدانستید که هر هفت سال شما حدود نیمی از دوستانتان را از دست می دهید و آنها را با دوستان جدیدتان جایگزین می کنید ؟

آیا میدانستید که 91 درصد از خانمها ترجیح می دهند اولین قرار عاشقانه خود را لغو کنند تا اینکه بدون آرایش سر قرار حاضر شوند ؟

آیا میدانستید که ذهن ناخودآگاه شما ٣٠٠٠٠ بار قدرتمندتر از ذهن خودآگاه شما است ؟

آیا میدانستید که اگر یک ماهی قرمز را در یک اتاق تاریک قرار دهید، کم کم رنگش سفید می شود ؟

آیا میدانستید که رکورد جوانترین مادر دنیا مربوط به یک دختر 5 ساله اهل کشور پرو می باشد ؟

آیا میدانستید که طولانی ترین بوسه عاشقانه ثبت شده در کتاب گینس متعلق به زوجی با نامهای جیمز بلشا و سوفیا سورین است. این بوسه عاشقانه 31 ساعت و 30 دقیقه و 30 ثانیه بطول انجامید ؟

آیا میدانستید که گوش دادن به موسیقی با صدای بلند در حس بینایی تداخل ایجاد میکند، به همین خاطر است که وقتی می خواهید به دور دست نگاه کنید، هدفونتان را از گوش خود جدا می کنید ؟

آیا میدانستید که هندوانه نه تنها تشنگی شما را رفع میکند، بلکه برای فرونشاندن التهابات ناشی از بیماریهایی همچون آسم، تصلب شریان، سرطان روه، ورم مفاصل و دیابت نیز بسیار مفید است ؟

آیا میدانستید که هر انسان بالغ بطور متوسط در طول روز بیش از ٣٠ هزار فکر از ذهن خود عبور می دهد. ما از طریق عدم کنترل افکارمان زمینه ساز شرایط ابتلا به انواع بیماری ها می شویم. تحقیقات نشان داده است که ترس، به تنهایی باعث بروز بیش از ١٤٠٠ واکنش جسمی و شیمایی و فعال شدن بیش از ٣٠ نوع هورمون میشود ؟

آیا میدانستید که هرگز در حین آشپزی و یا زمانیکه در معرض حرارت زیاد و شعله آتش (از قبیل زغال باربیکیو) قرار دارید از لنزهای چشمی استفاده نکنید. چون این لنزها از پلاستیک ساخته شده اند و ممکن است در اثر حرارت ذوب شده و آسیبهای جدی (مانند کوری دائم) به چشم شما وارد کنند ؟

آیا میدانستید که کشور فنلاند ٥.٥ میلیون نفر جمعیت دارد. این کشور دارای ٢.٢ میلیون سونا می باشد. مبلغ جریمه عدم رعایت سرعت مجاز در اتوبانهای فنلاند بر اساس درآمد فرد متخلف معین میشود. مطابق قانون چراغ جلوی اتومبیل ها در هر ساعت از شبانه روز حین حرکت باید روشن باشند. تلفن عمومی در این کشور وجود ندارد و همه صاحب تلفن همراه هستند ؟

آیا میدانستید که اگر نتوانید به یک خانم احترام بگذارید، حق صحبت کردن با وی را از دست خواهید داد ؟

آیا میدانستید که وقتی کسی را می بخشید، شخصی که بیشترین منفعت را می برد، خود شما هستید ؟

آیا میدانستید که هر روز ممکن است خوب نباشد... اما چیزهای خوب در هر روز وجود دارد ؟

آیا میدانستید که یک فرد موفق کسی است که بتواند از آجرهایی که دیگران به طرفش پرتاب کرده اند، ساختمانی محکم بنا کند ؟

آیا میدانستید که انسان موفق کسی است که در انتها پیروز شود نه در ابتدا ؟

آیا میدانستید که کمال را نمی توان بدست آورد، اما اگر به دنبال آن باشید می توانید به برتری برسید ؟

پرشين ستار

Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

تاريخ : دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, | 9:16 AM | نویسنده : بريالي محمدي



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


محصول جدید Oppo و کسب عنوان باریک ترین تلفن همراه جهان

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


داستان رقابت کمترین ضخامت در دنیای موبایل، چیزی شبیه تلاش شرکت های اتومبیل سازی برای ثبت سرعت ۰ تا ۱۰۰ در ثانیه کمتر است. شاید میزان ضخامت یک اسمارت فون، تاثیر چندانی در کاربرد آن و نحوه استفاده کاربر نداشته باشد، اما نشانه ای از قدرت و توانایی فنی شرکت سازنده است. اگر به خاطر داشته باشید، در CES 2012 به معرفی نازک ترین تلفن همراه جهان توسط Huawei با نام Ascend P1 S اشاره کرده و گفتیم که تنها به دلیل 0‪.‬02 اینچ ضخامت کمتر، توانسته این عنوان را از چنگ موتورولا RAZR در آورد.

خب، مثل اینکه حالا قرار است محصول جدید شرکت چینی Oppo با ضخامت 6‪.‬65 میلیمتری، تنها به خاطر 0‪.‬03 میلیمتر ضخامت کمتر نسبت به موبایل شرکت Huawei، این عنوان را از آن خود کند. البته Huawei تا زمان معرفی رسمی اسمارت فون جدید Oppo، لازم نیست نگران عنوان خود باشد. زیرا هنوز اطلاعات مان از این گوشی بسیار کم و در حد همین عکس هایی است که به بیرون درز کرده است.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


اکنون به جز ضخامت بسیار کم، تنها می توانیم بگوییم که این موبایل هوشمند بدنه ای فلزی داشته و دارای سه دکمه لمسی در پایین است. همچنین با توجه به سه پین قرار گرفته در کنار آن، احتمالا از نوعی داک ویژه برای شارژ و شاید ارتباط با دیگر ابزار بهره می برد.

منبع : نارنجی


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, | 8:49 AM | نویسنده : بريالي محمدي

گفتـگوهای کـودکـانه با خـدا

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


خدای عزیز!
به جای اینکه بگذاری مردم بمیرند و مجبور باشی آدمای جدید بیافرینی، چرا کسانی را که هستند، حفظ نمی‌کنی؟

خدای عزیز!
شاید هابیل و قابیل اگر هر کدام یک اتاق جداگانه داشتند همدیگر را نمی‌کشتند، در مورد من و برادرم که مؤثر بوده.

خدای عزیز!
اگر یکشنبه، مرا توی کلیسا تماشا کنی، کفش‌های جدیدم رو بهت نشون میدم.

خدای عزیز!
شرط می‌بندم خیلی برایت سخت است که همه آدم‌های روی زمین رو دوست داشته باشی. فقط چهار نفر عضو خانواده من هستند ولی من هرگز نمی‌توانم همچین کاری کنم.

خدای عزیز!
در مدرسه به ما گفته‌اند که تو چکار می‌کنی، اگر تو بری تعطیلات، چه کسی کارهایت را انجام می‌دهد؟




Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 13 خرداد 1391برچسب:, | 5:36 PM | نویسنده : بريالي محمدي

مولانا جلاالدین محمد بلخی

مولانا و خانواده او

 

مولانا جلال الدين محمد مولوي  در سال 604 روز ششم ريبع الاول هجري قمري متولد شد.هر چند او در اثر خود فيه مافيه اشاره به زمان پيش تري مي کند ؛ يعني در مقام شاهدي عيني از محاصره و فتح سمرقند به دست خوارزمشاه سخن مي گويد .در شهر  بلخ زادگاه او بود و خانه آنها مثل يک معبد کهنه آکنده از روح ،انباشته از فرشته سر شار از تقدس بود .کودک خاندان خطيبان محمد نام داشت اما در خانه با محبت و علاقه اي آميخته به تکريم و اعتقاد او را جلال الدين مي خواندند –جلال الدين محمد .پدرش بهاء ولد که يک خطيب بزرگ بلخ ويک واعظ و مدرس پر آوازه بود از روي دوستي و بزرگي او را ((خداوندگار)) مي خواند خداوندگار براي او همه اميدها و تمام آرزوهايش را تجسم مي داد .با آنکه از يک زن ديگر ـدختر قاضي شرف – پسري بزرگتر به نام حسين داشت ،به اين کودک نو رسيده که مادرش مومنه خاتون از خاندان فقيهان  وسادات سرخس بود ـ ودر خانه بي بي علوي نام داشت- به چشم ديگري مي ديد.خداوندگار خردسال براي بهاءولد که در اين سالها از تمام دردهاي کلانسالي رنج مي برد عبارت از تجسم جميع شاديها و آرزوها بود .ساير اهل خانه هم مثل خطيب سالخورده بلخ ،به اين کودک هشيار ،انديشه ور و نرم و نزار با ديده علاقه مي نگريستند .حتي خاتون مهيمنه مادربهاء ولد که در خانه ((مامي)) خوانده مي شد و زني تند خوي،بد زبان وناسازگار بود ،در مورد اين نواده خردسال نازک اندام و خوش زبان نفرت وکينه اي که نسبت به مادر او داشت از ياد مي برد. شوق پرواز در ماوراي ابرها از نخستين سالهاي کودکي در خاطر اين کودک خاندان خطيبان شکفته بود .عروج روحاني او از همان سالهاي کودکي آغاز شد –از پرواز در دنياي فرشته ها ،دنياي ارواح ،و دنياي ستاره ها که سالهاي کودکي او را گرم وشاداب و پر جاذبه مي کرد . در آن سالها رؤياهايي که جان کودک را تا آستانه عرش خدا عروج مي داد ،چشمهاي کنجکاوش را در نوري وصف ناپذير که اندام اثيري فرشتگان را در هاله خيره کننده اي غرق مي کرد مي گشود .بر روي درختهاي در شکوفه نشسته خانه فرشته ها را به صورت گلهاي خندان مي ديد . در پرواز پروانه هاي بي آرام که بر فراز سبزه هاي مواج باغچه يکديگر را دنبال مي کردند آنچه را بزرگترها در خانه به نام روح مي خواندند به صورت ستاره هاي از آسمان چکيده مي يافت .فرشته ها ،که از ستاره ها پائين مي مدند با روحها که در اطراف خانه بودند از بام خانه به آسمان بالا مي رفتند  طي روزها وشبها با نجوايي که در گوش او   مي کردند او را براي سرنوشت عالي خويش ،پرواز به آسمانها ،آماده مي کردند –پرواز به سوي خدا . 
 

موقعيت خانواده و اجتماع در زمان رشد مولانا

 

-پدر مولانا بهاء ولد پسر حسين خطيبي در سال (546) يا (542)هجري قمري در بلخ  خراسان آنزمان متولد شد.خانواده  اي مورد توجه خاص و عام و نه بي بهره از مال و منال و همه شرايط مهياي ساختن انساني متعالي .کودکي را پشت سر مي گذارد و در هنگامه بلوغ انواع علوم و حکم را فرا مي گيرد .محمد بن حسين بهاء الدين ولد ملقب به سلطان العلما (متولد حدود 542ق/1148ميا کمي دير تر )از متکلمان الهي به نام بود . بنا به روايت نوه اش ؛شخص پيامبر (ص)اين اقب را در خوابي که همه عالمان بلخ در يک شب ديده بودند ؛به وي اعطا کرده است .بهاء الدين عارف بود و بنا بر برخي روايات ؛او از نظر روحاني به مکتب احمد غزالي (ف.520ق/1126م)وابسته است .با اين حال نمي توان قضاوت کرد که عشق لطيف عرفاني ؛ آن گونه که احمد غزالي در سوانح خود شرح مي دهد ؛چه اندازه بر بهاءالدين و از طريق او بر شکل گيري روحاني فرزندش جلال الدين تاثير داشتهاست .اگر عقيده افلاکي در باره فتوايي بهاء الدين ولد که: زناءالعيون النظر صحت داشته باشد ؛ مشکل است که انتساب او به مکتب عشق عارفانه غزالي را باور کرد حال آنکه وابستگي نزديک او به مکتب نجم الدين کبري ؛موسس طريقه کبرويه به حقيقت نزديکتر است .بعضي مدعي شده اند که خانواده پدري بهاءالدين از احفاد ابو بکر ؛خليفه اول اسلام هستند .اين ادعا چه حقيقت داشته باشد و چه نداشته باشد درباره پيشينه قومي اين خانواده هيچ اطلاع مسلمي در دست نيست .نيز گفته شده که زوجه بهاءالدين ؛از خاندان خوارزمشاهيان بوده است که در ولايات خاوري حدود سال 3-472ق/1080م حکومت خود را پايه گذاري کردند ولي اين داستان را هم مي توان جعلي دانست و رد کرد .او  با فردوس خاتون ازدواج مي کند ،که برخي به علت اشکال زماني در اين ازدواج شک  نموده اند .

 

او براي دومين بار به گفته اي ازدواج مي کند .همسر او بي بي علوي يا مومنه خاتون است که او را از خاندان فقيهان و سادات سرخسي مي دانند .

 

از اين بانو ،علاو الدين محمد در سال 602 و جلال الدين محمد در سال 604 روز ششم ريبع الاول هجري قمري متولد شدند.بهاء الدين از جهت معيشت در زحمت نبود خالنه اجدادي و ملک ومکنت داشت .در خانه خود در صحبت دوزن که به هر دو عشق مي ورزيد ودر صحبت مادرش((مامي))و فرزندان از آسايش نسبي بر خورداربود ذکر نام الله دايم بر زبانش بود وياد الله به ندرت از خاطرش محو مي شد با طلوع مولانا برادرش حسين و خواهرانش که به زاد از وي بزرگتر بودند در خانواده تدريجاً در سايه افتادندوبعدها در بيرون از خانواده هم نام وياد آنها فراموش شد .جلال که بر وفق آنچه بعدها از افواه مريدان پدرش نقل ميشد ؛ از جانب پدر نژادش به ابوبکر صديق خليفه رسول خدا مي رسيد و از جانب مادر به اهل بيت پيامبر نسب ميرسانيد .

 

پدر مولانا:

 

پدرش محمدبن حسين خطيبي معروف به بهاءالدين ولدبلخي وملقب به سلطان‌العلماءاست که ازبزرگان صوفيه بود و به روايت افلاکي احمد دده در مناقب‌العارفين، سلسله او در تصوف به امام احمدغزالي مي‌پيوست و مردم بلخ به وي اعتقادي بسيار داشتند و بر اثر همين اقبال مردم به او بود که محسود و مبغوض سلطان محمد خوارزمشاه شد. 
 

گويند سبب عمده وحشت خوارزمشاه ازاوآن بودکه بهاءالدين ولدهمواره برمنبربه حکيمان وفيلسوفان دشنام مي‌داد و آنان را بدعت‌گذار مي‌خواند. 
 

گفته‌هاي اوبر سر منبر بر امام فخرالدين رازي که سرآمد حکيمان آن روزگار و استاد خوارزمشاه نيز بود گران آمد و پادشاه را به دشمني با وي برانگيخت. 
 

بهاء‌الدين ولد از خصومت پادشاه خود را در خطر ديدو براي رهانيدن خويش از آن مهلکه به جلاء وطن تن در داد و سوگندخوردکه تا آن پادشاه برتخت سلطنت نشسته است بدان شهر باز نگردد. گويندهنگاميکه اوزادگاه خود شهر بلخ را ترک مي‌کرد از عمر پسر کوچکش جلال‌الدين بيش از پنج سال نگذشته بود.

 

افلاکي در کتاب مناقب‌العارفين در حکايتي اشاره مي‌کند که کدورت فخر رازي با بهاءالدين ولداز سال 605 هجري آغاز شدومدت يک سال اين رنجيدگي ادامه يافت و چون امام فخر رازي در سال 606 هجري از شهر بلخ مهاجرت کرده است، بنابراين‌نمي‌توان خبردخالت فخررازي رادردشمني خوارزمشاه با بهاءالدين درست دانست. ظاهرا رنجش بهاءالدين ازخوارزمشاه تا بدان حدکه موجب مهاجرت وي از بلاد خوارزم و شهر بلخ شود مبتني بر حقايق تاريخي نيست.

 

تنها چيزي که موجب مهاجرت بهاءالدين ولدوبزرگاني مانند شيخ نجم‌الدين رازي به بيرون از بلاد خوارزمشاه شده است، اخباروحشت آثارقتل‌عامها و نهب و غارت و ترکتازي لشکريان مغول و تاتار در بلاد شرق و ماوراءالنهر بوده است، که مردم دورانديشي را چون بهاءالدين به ترک شهر و ديار خود واداشته است.

 

اين نظريه را اشعار سلطان ولد پسر جلال‌الدين در مثنوي ولدنامه تأييد مي‌کند. چنانکه گفته است:


 

        کرد از بلخ عزم سوي حجاز     زانکه شد کارگر در او آن راز 
 

        بود در رفتن و رسيد و خبر     که  از  آن  راز  شد  پديد  اثر

 

        کرد  تاتار  قصد  آن  اقلام                  منهزم   گشت   لشکر   اسلام 
 

        بلخ را بستد و به رازي راز     کشت از آن قوم بيحد و بسيار

 

        شهرهاي بزرگ کرد خراب      هست حق را هزار گونه عقاب

 

اين تنها دليلي متقن است که رفتن بهاءالدين از بلخ در پيش از 617 هجري که سال هجوم لشکريان مغول و چنگيز به بلخ است بوقوع پيوست و عزيمت او از آن شهر در حوالي همان سال بوده است.

 

جواني مولانا:

 

پس از مرگ بهاءالدين ولد، جلال‌الدين محمدکه درآن هنگام بيست و چهار سال داشت بنا به وصيت پدرش و يا به خواهش سلطان علاءالدين کيقباد بر جاي پدر بر مسند ارشاد بنشست و متصدي شغل فتوي و امور شريعت گرديد. يکسال بعدبرهان‌الدين محقق ترمذي که از مريدان پدرش بود به وي پيوست. جلال‌الدين دست ارادت به وي داد و اسرار تصوف وعرفان را ازاوفرا گرفت. سپس اشارت اوبه جانب شام وحلب عزيمت کردتا در علوم ظاهر ممارست نمايد. گويند که برهان‌الدين به حلب رفت وبه تعليم علوم ظاهر پرداخت و در مدرسه حلاويه مشغول تحصيل شد. در آن هنگام تدريس آن مدرسه بر عهده کمال‌الدين ابوالقاسم عمربن احمد معروف به ابن‌العديم قرار داشت و چون کمال‌الدين از فقهاي مذهبي حنفي بودناچاربايستي مولانا درنزد او به تحصيل فقه آن مذهب مشغول شده باشد. پس از مدتي تحصيل در حلب مولانا سفردمشق کردواز چهار تا هفت سال در آن ناحيه اقامت داشت و به اندوختن علم ودانش مشغول بودوهمه علوم‌اسلامي زمان خودرا فرا گرفت. مولانادرهمين شهربه‌خدمت شيخ محيي‌الدين محمدبن علي معروف به ابن‌العربي (560ـ638)که ازبزرگان صوفيه اسلام وصاحب کتاب معروف فصوص‌الحکم است رسيد. ظاهرا توقف مولانا در دمشق بيش از چار سال به طول نيانجاميده است، زيرا وي در هنگام مرگ برهان‌الدين محقق ترمذي که در سال 638 روي داده در حلب حضور داشته است.

 

مولانا پس از گذراندن مدتي درحلب وشام که گويامجموع آن به هفت سال نمي‌رسد به اقامتگاه خود، قونيه رهسپار شد. چون به‌شهرقيصريه رسيدصاحب شمس‌الدين اصفهاني‌مي‌خواست که مولانارابه خانه خودبرداماسيد برهان‌الدين ترمذي که همراه او بود نپذيرفت و گفت سنت مولاي بزرگ آن بوده که در سفرهاي خود، در مدرسه منزل مي‌کرده است.

 

سيدبرهان‌الدين‌درقيصريه درگذشت وصاحب شمس‌الدين اصفهاني مولاناراازاين حادثه آگاه ساخت ووي به قيصريه رفت و کتب و مرده ريگ او را بر گرفت و بعضي را به يادگار به صاحب اصفهاني داد و به قونيه باز آمد. 
 

 

پس ازمرگ سيدبرهان‌الدين مولانا بالاستقلال برمسندارشادو تدريس بنشست و از 638 تا 642 هجري که قريب پنج سال مي‌شود به سنت پدر و نياکان خود به تدريس علم فقه و علوم دين مي‌پرداخت.


 
 

اوضاع اجتماع و حکومت در دوره مولانا


 

مولانا در عصر سلطان محمد خوارزمشاه به دنيا آمد . خوارزمشاه در سال  3(-602ق) موطن جلال الدين را که در تصرف غوريان بود تسخير کرد .مولوي خود در اشعارش ،آنجا که کوشيده است شرح دهد که هجران چگونه او را غرقه در خون ساخته است ...به خونريزي جنگ ميان خوارزمشاهيان و غوريان اشاره مي کند. در آن هنگام که خداوندگار خاندان بهاء ولد هفت ساله شد (611-604) خراسان وماوراء النهر از بلخ تا  سمرقند و از خوارزم تا نيشابور عرصه کروفر سلطان محمد خوارزم شاه بود .ايلک خان در ماوراءالنهر وشنسبيان در ولايت غور با اعتلاي او محکوم به انقراض شدند.اتابکان در عراق و فارس در مقابل قدرت وي سر تسليم فر.د آوردند .در قلمرو زبان فارسي که از کاشغر تا شيراز و از خوارزم تا همدان و ان سو تر امتداد داشت جز محروسه سلجوقيان روم تقريباً هيچ جا از نفوذ فزاينده او بر کنار نمانده بود . حتي خليفه بغداد الناصرين الله براي آنکه از تهديد وي در امان ماند ناچار شد دايم پنهان و آشکار بر ضد او به تجريک و توطئه بپردازد . توسعه روز افزون قلمرو او خشونت و استبدادش را همراه ترکان و خوارزميانش همه جا برد.
 

يک لشکر کشي او بر ضد خليفه تا همدان و حتي تا نواحي مجاور قلمرو بغداد پيش رفت فقط حوادث نا بيوسيده و حساب نشده اورا به عقب نشيني واداشت .لشکر کشي هاي ديگرش در ماوراء النهر وترکستان در اندک مدت تمام ماوراءالنهر وترکستان در اندک مدت تمام اوراءالنهر و ترکستان را تا آنجا که به سرزمين تاتار مي پيوست مقهور قدرت فزاينده او کرد .قدرت او در تمام اين ولايات مخرب ومخوف بود و ترکان فنقلي که خويشان مادرش بودند ستيزه خويي وبي رحمي و جنگاوري خود را پشتيبان آن کرده بودند .مادرش ترکان خاتون ،ملکه مخوف خوارزميان ،اين فرزند مستبد اما عشرتجوي ووحشي خوي خويش را همچون بازيچه يي در دست خود مي گردانيد .خاندان خوارزمشاه در طي چندين نسل فرمانروايي ،خوارزم و توابع را که از جانب سلجوقيان بزرگ به آنها واگذار شده بود به يک قدرت بزرگ تبديل کرده بود نياي قديم خاندان قطب الدين طشت دار سنجر که خوارزم را به عنوان اقطاع به دست آورده بود ،برده ايي ترک بود و در دستگاه سلجوقيان خدمات خود را از مراتب بسيار نازل آغاز کرده بود .در مدت چند نسل اجداد جنگجوي سلطان اقطاع کوچک اين نياي بي نام و نشان را توسعه تمام بخشيدند و قبل از سلطان محمد پدرش علاءالدين تکش قدرت پرورندگان خود ـسلجوقيان ـرا در خراسان و عراق پايان داده بود .خود شاه با پادشاه غور و پادشاه سمرقند جنگيده بود.حتي با قراختائيان که يک چند حامي و متحد خود وپدرش در مقابل غوريان بودند نيز کارش به جنگ کشيده بود.

 

تختگاه او محل نشو ونماي فرقه هاي گوناگون ومهد پيدايش مذاهب متنازع بود. معتزله که اهل تنزيه بودند در يک گوشه اين قلمرو وسيع با کراميه که اهل تجسيم بودند در گوشه ديگر ،دايم درگيري داشتند .صوفيه هم بازارشان گرم بود و از جمله در بين آنها پيروان شيخ کبري نفوذشان در بين عامه موجب توهم و نا خرسندي سلطان بود .اشعريان که به علت اشتغال به ريزه کاريهاي مباحث مربوط به الهيات کلام به عنوان فلاسفه خوانده    مي شدند هم نزد معتزله و کراميه و هم نزد اکثريت اهل سنت که در اين نواحي غالباًحنفي مذهب بودند و همچنين نزد صوفيه نيز که طرح اين گونه مسائل را در مباحث الهي مايه بروز شک و گمراهي تلقي مي کردند مورد انتقاد شديد بودند .وعاظ صوفي و فقهاي حنفي که متکلمان اشعري و ائمه معتزلي را موجب انحراف و تشويش اذهان عام مي ديدند از علاقه اي که سلطان به چنين مباحثي نشان ميداد نا خرسند بودند و گه گاه به تصريح يا کنايه نا خرسندي خود را آشکار مي کردند.

 

دربار سلطان عرصه بازيهاي سياسي قدرتجويان لشکري از يک سو و صحنه رقابت ارباب مذاهب کلامي از سوي ديگر بود .در زمان نياکان او وجود اين منازعات بين روساي عوام در دسته بندي هاي سياسي هم تاثير گذاشته بود چنانکه خوارزمشاهان نخستين ظاهراً کوشيده بودند از طريق وصلت با خانواده هاي متنفذ مذهبي احساسات عوام را پشتيبان خود سازند ونسبت خويشي که بعدها بين خاندان بهاء ولد با سلاله خوارزمشاهيان ادعا شد ظاهراً از همين طريق بوجود آمده بود .با آنکه صحت اين ادعا هرگز ازلحاظ تاريخ مسلم نشد احتمال آنکه کثرت مريدان بهاءولد ؛موجب توهم سلطان و داعي الزام غير مستقيم او به ترک قلمرو سلطان شده باشد هست .
 

معهذا غير از سلطان تعدادي از فقها ئ قضات و حکام  ولايات هم ؛ به سبب طعنهايي که بهاءولد در مجالس خويش در حق آنها اظهار مي کرد بدون شک در تهيه موجبات نارضايتي او از اقامت در قلمرو سلطان عامل موثر بود.
 

 در قلمرو سلطان محمد خوارزمشاه که بلخ هم کوته زماني قبل از ولادت خداوندگار به آن پيوسته بود (603) تعداد واعظان بسيار بود .و بهاءولد از واعظاني بود که از ارتباط با حکام و فرمانروايان عصر ترفع مي ورزيد و حتي قرابت سببي را که بر موجب بعضي از روايات با خاندان سلطان داشت _اگر داشت-وسيله اي براي تقرب به سلطان نمي کرد .از سلطان به سبب گرايشهاي فلسفي وي ناخرسند بود .فلسفه بدان سبب که با چون و چرا سر وکار داشت با ايمان که تسليم و قبول را الزام مي کرد مغاير مي ديد .لشکر کشي سلطان بر ضد خليفه بغداد بي اعتنايي او در حق شيخ الشيوخ شهاب الدين عمر سهروردي که از جانب خليفه به سفارت نزد او آمده بود ؛ و اقدام او به قتل شيخ الشيوخ شهاب الدين عمر سهروردي که از جانب خليفه به سفارت نزد او آمده بود ؛ و اقدام  او به قتل شيخ مجد الدين بغدادي صوفي محبوب خوارزم که حتي مادر سلطان را ناخرسند کرد ؛ در نظر وي انعکاس همين مشرب فلسفي و بي اعتقادي او در حق اهل زهد و طريقت بود . در آن زمان بلخ يکي از مراکز علمي اسلامي بود .اين شهر باستاني در دوره پيدايش تصوف شرق سهم مهمي را ايفا کرده ،موطن بسياري از علماي مسلمان در نخستين سده هاي هجري بوده است .ازآنجائيکه اين شهر پيش از اين مرکز آیین بودا بوده است احتمال دارد ساکنانش _یا جوش_واسطه انتقال پاره ای از عقاید بودایی که در افکار صوفیان اولیه منعکس است قرار گرفته باشد:مگر ابراهیم بن ادهم ((شاهزاده فقیر روحانی))از ساکنان پاکژاد بلخ نبوده که داستان تغییر کیش او در هیأت افسانه بودا نقل شده است ؟

 

فخر الدین رازی فیلسوف و مفسر قرآن که نزد محمد خوارزمشاه محبوبیتی عظیم داشت ،در دوران کودکی جلال الدین یکی از علمای عمده شهر بود.گفته می شد که او حکمران را علیه صوفیان تحریک کرد و سبب شد که مجد الدین عراقی عارف را در آمودریا (سبیحون)غرق کنند (616ق/1219م)بهاءالدین ولد نیز همان گونه که از نوشته هایش بر می آید ظاهراً با فخرالدین رازی مناسبات دوستانه نداشته است:این متکلم الهی پرهیزگار و عارف که (..از کثرت تجلیات جلالی ،مزاج مبارکش تند و باهیبت شده بود...)قلباً با فلسفه و نزدیکی معقولات با دین مخالف بود این نگرش را که پیش از این ،در یک سده قبل ،در اشعار سنایی آشکارگشته بود ،      جلال الدین هم به ارث برد . دوستش شمس الدین رازی را ((کافر سرخ))می خواند ،این طرز فکر را قویتر ساخت .نیم سده بعد از مرگ رازی مولانا جلال الدین از سرودن این بیت پرهیز نکرد که:

 

اندر این بحث ار خرد ره بین بدی

 

فخر رازی راز دار دین بدی

 

 به هر تقدیر تعریض و انتقاد بهاءولد در حق فخر رازی(تعرضهای گزنده  وانتقادهای تندی که او در مجالس وعظ از فخررازی و حامیان تاجدار او     می کرد البته خصومت انان را بر می انگیخت) و اصحاب وی شامل سرزنش سلطان در حمایت آنها نیز بود .از این رو مخالفان از ناخرسندیی که سلطان از وی داشت استفاده کردند و با انواع تحریک و ایذا ؛زندگی در بلخ ؛ در وخش ؛در سمرقند و تقریباً در سراسر قلمرو سلطان را برای وی دشوار کردند.بدین سان توقف او در قلمرو سلطان موجب خطر و خروج وی را از بلخ و خوارزم متضمن مصلحت ملک نشان دادنددر آن زمان تهدید مغولان در  آسیای مرکزی احساس می شده است خوارزمشاه خود با کتن چند تاجر مغول مهلک ترین نقش را در داستان غم انگیزی که در خلال سالهای بعد ،به تمام خاور نزدیک .و دور کشیده شد ،بازی کرد .دلایل سفر بهاءالدین به سرزمینهای بیگانه هر چه بود او همراه مریدانش (که سپهسالار ،تعداد سان را 300نفر می گوید)در زمانی که مغولان شهر را غارت کردند ،از موطن خود بسیار فاصله گرفته بودند.بلخ در سال 617ق/1220م به ویرانه هایی بدل شد و هزاران نفر به قتل رسیدند .

برگرفته از: afghanyouth.blogfa.com سيد محمود لنگري

مدير وبلاگ: بريالي محمدي

Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

تاريخ : شنبه 13 خرداد 1391برچسب:, | 3:32 PM | نویسنده : بريالي محمدي

 

معلومات عمومی در مورد افغانستان







 
 


افغانستان


افغانستان با نام رسمی جمهوری اسلامی افغانستان کشوری در اسیای میانه است که حدفاصل آسیای میانه، جنوب باختر اسیا و خاورمیانه می‌باشد و پایتخت آن کابل است. همسایگان افغانستان، پاکستان در جنوب و خاور (شرق)؛ ایران در باختر (غرب)؛ تاحیکستان و ازبکستتان وترکمنستان در شمال؛ و چین در شمال خاوری هستند. افغانستان یک کشور محاط درخشکی است، ولی در گذشته به خاطر راه ابریشم، کاروان‌های بازرگانی فراوانی از این کشور گذر می‌کردند. همچنین افغانستان کشوری با تاریخ و فرهنک کهن و پربار است، که دانشمندان و شاعران گرانقدری را به جهانیان عرضه کرده‌است.

نام

واژهٔ افغانستان از دو بخش «افغان» و «ستان» تشکیل شده‌است. واژهٔ افغان برابر با معنای قوم افغان بوده‌است و پسوند ستان در زبان‌های منطقه به معنای جای یا سرزمین است. واژهٔ افغانستان به عنوان نام یک کشور در سال 1302هجری خورشیدی در قانون اساسی امان الله خان به تصویب رسید. واژهٔ افغان در سال 1343در قانون اساسی تصویبی محمد ظاهر شاه با تعریفی تازه و به معنی همهٔ افراد شهروند کشور افغانستان به‌کار رفت. با این حال هنوز بیشتر فارسی‌زبانان افغانستان، واژهٔ افغان را به معنی مردم پشتون به کار می‌برند

جغرافیای طبیعی


موقعیت: در میان جنوب اسیا و اسیای میانه و خاورمیانه
مختصات جغرافیایی: میان ۶۰ تا ۷۵ درجه خاوری و میان ۲۹ تا ۳۸ درجه شمالی
پهناوری: پهناوری افغانستان ۶۵۲٬۰۹۰ کیلومتر مربع است. (چهل ویکم
در جهان و یازدهم در قاره اسیا).

آب و هوا

اب و هوای بری، تابستان گرم و زمستان سرد.

منابع طبیعی


از منابع طبیعی کشور می‌توان به گازطبیعی,نفت، زغال سنگ، مس، کرومیت، طلق (نوعی کانی شفاف به رنگ‌های سفید و سبز و خاکستری)، سولفت باریم,گوگرد,سرب، روی، آهن، نمک طعام و سنگهای فیمتی ، اوراینوم و... اشاره کرد.


محیط زیست


قطع درختان جنگلی توسط قاچاقچیان و انتقال چوب این درختان به کشورهای همسایه و عمدتاً پاکستان باعث نابودی بیش از ۷۰ درصد جنگل‌های این کشور تا سال ۲۰۰۹ شد.
شاید مهم‌ترین مشکل محیط زیستی افغانستان خطر نابودی جانورانی مانندپلنگ برفی،بزهای کوهی، سمور، غزالهای وهشی، قوچ و... باشد. این حیوانات بیشتر برای استفاده از پوست‌شان کشته می‌شوند.
از شاخص‌ترین محدودیت‌های زیست‌محیطی این کشور می‌توان به محدویت در د
سترسی به منابع آب (مصرف زراعت و اب اشامیدنی )، چرای بیش از حد دام,آلودگی هوادسترسی به آب‌های آزاد و... اشاره کرد. تقریباً در افغانستان سامانهٔ دفع زباله به روش مدرن وجود ندارد.


ولایات افغانستان


افغانستان دارای 34 ولایت میباشد که عبارت اند از:
اروزگان, بادغیس, بامیان, بدخشان, بغلان, بلخ, پروان, پکتیا, پکتیکا, پنجشیر, تخار, جوزجان, خوست, دایکندی, زابل ,سر پل, سمنگان, غزنی ,غور, فاریاب, فراه, قندهار, کابل ,کاپیسا, کندوز, کنر, لغمان, لوگر, ننگرهار, ورستان, نیمروز, وردک ,هرات و هلمند.

جمعیت

برپایه سرشماری مقدماتی کمیته ملی احصائیه کشور، جمعیت افغانستان در سال1385، ۲۴ میلیون تن بوده است. گفته می‌شود از این تعداد ۱۲٬۳۰۰٬۰۰۰ تن مرد و ۱۱٬۸۰۰٬۰۰۰ تن زن هستند. ۷/۲۱٪ جمعیت کشور شهرنشین می‌باشند.
مرحله اصلی سرشماری افغانستان در ماه سنبله 1387 صورت خواهد گرفت. این آمار شامل میلیون‌ها مهاجر افغانی مقیمایران، پاکستان و کشورهای دیگر نمی‌باشدسازمان ملل پیش از این جمعیت افغانستان را ۲۹ میلیون تن براورد کرده بود.
وضعیت سنی (آمار تقریبی):
۰ تا ۱۴ سال: ۴۴٫۶٪ / مرد ۷۰۹۵۱۱۷/ زنان ۶۷۶۳۷۵۹
۱۵ تا ۶۴ سال: ۵۳٪ / مرد ۸۴۳۶۷۱۶ /زنان ۸۰۰۸۴۶۳
۶۵ به بالا: ۲٫۴٪ / مرد ۳۶۶۶۴۲ / زنان ۳۸۶۳۰۰
متوسط سن: ۴۳ سال
نرخ رشد جمعیت: ۲٫۶۷ درصد
نرخ تولد: ۴۶٫۲۱ کودک در ه
ر هزار نفر
نرخ مرگ و میر: ۱۹٫۹۶ نفر در هر هزار نفر
نرخ مهاجرت: صفر (میزان کوچ به بیرون مرزها با بازگشت افغانها برابر بوده‌است، بنا به آمار سال ۲۰۰۷).



ملیتها


امروزه همه مردم دارای تابعیت افغانستان راافغان می‌نامند. در افغانستان مردم هزاره و تاجیک و ازبک هم زنده گی میکوند. هنگامی که احمدشاه درانی خواست محدوده جغرافيايی را كه امروزه افغانستان ياد می‌شود، از كشور ايران وهندوستان جدا كند، نام قوم خود يعنی افغان را بر کشور نهاد. در صورتی كه نام‌های کهن‌تری كه بر اين محدوده جغرافيايی ياد می‌شده وجود داشته است، مانند خراسان یا آريانا. افغانستان به لحاظ اقتصادی یکی از فقیرترین کشورهای جهان محسوب می‌شود که همه ناشی از نابسامانی‌های سیاسی است.

اقتصاد



اقتصاد افغانستان پس از فروپاشی حکومت طالبان در سال138۰ رو به بهبودی نهاده ‌است. نرخ آمار زیر خط فقر این کشور بسیار وحشتناک است، به موجب این نرخ از هر صد افغان ۵۵ نفر آنان زیر خط فقر هستند. از دیگر آمار نگران کننده این کشور فقیر نرخ ۴۳ درصدی بیکاری است. حدود ۸۱ درصد مردم این کشور کشاورز هستند و بقیه شامل ۱۱ درصد در صنعت (اغلب بافندگی) و ۹ درصد در خدمات مشغول به کار هستند. به موجب آمار سال ۲۰۰۴، ۱۵ میلیون نفر در این کشور کارگر هستند.
نرخ تورم در این کشور در سال ۲۰۰۵، ۱۶.۳ و در سال ۲۰۰۶ بنا بر پیش بینی‌ها ۱۷ درصد است. بیشترین محصولات صادراتی این کشور به سه کشور امریکا(۲۵٫۴٪)، پاکسنان(۲۲٪) و هند(۱۹٫۵٪) است که حجم آن ۵۰۰ میلیون دالرآمرنیکا تخمونزده می‌شود. و عمده ترین شریکان صادر کننده محصولات به این کشور پاکستان(۲۳٫۷٪)، آمریکا(۱۱٫۲٪)، هند(۷،۹٪)، آلمان(۶٫۸٪)، ترکمنستان(۴٫۹٪)، روسیه(۴٫۵٪)، کنیا(۴٫۳٪) و ترکیه(۴٫۲٪) می‌باشند که حجم آن به بیش از ۴ میلیارد دلار می‌رسد. بیشترین بدهی این کشور به کشور روسیه و نیز بانک جهانی است که به بالغ بر ۸ میلیارد دلار می‌رسد. پس از سقوط طالبان بیش از ۶۰ کشور جهان قول کمک به این کشور را دادند که به فاصله ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۹، ۸٫۹ میلیارد دلار به این کشور کمک بلاعوض کنند.
واحد پول افغانستان، «افغانی» نام دارد که از سال ۱۳۸۰ به بعد ارزش‌ آن نسبت به دلار رو به بهبودی می‌رود. سال مالی آن از اول حمل تا اخرحوت است. . ازاقلام صادراتی این کشور می‌توان به جامه پشمی بومی این کشور و فرش‌های دستباف و پوست گاو و گوسفند و سمور و پلنگ و مار اشاره کرد.

معادن


افغانستان یک کشور کوهستانی با آب و هوای سرد می‌باشد. این کشور دارای رشته‌های کوه‌های بلند سربه فلک کشیده زیادی می‌باشد. به دلیل سه دهه جنگ و خرابی، این کشور از آبادانی و پیشرفت بازمانده‌ است. اکنون افغانستان معادن زیادی ندارد، اما اگر در این بخش سرمایه گذاری و پژوهش‌های گسترده به عمل آید، مطمئنا رشد اقتصادی سریعی را در پی خواهد داشت و نیز فرصت‌های شغلی چشمگیری ایجاد خواهد شد.
افغانستان دارای معادنی چون: طلا، لاجورد، زمرد، فیروزه و زغال سنگ در ولانت بغلان که در نوع خود در جهان بی نظیر است و حدود ۱۳ نوع زغال سنگ از این معدن استخراج می‌شده‌ است و حتی در زمان جنگ نیز به فعالیت خود ادامه می‌داده‌ است. بعضی از تجهیزات و وسائل موجود در این معدن به حدود ۴۵ سال پیش بر می‌گردد که از طرف دولت اتریش به افغانستان داده شده بود.
صنایع

صنایع زیادی در افغانستان وجود ندارد. اما صنایع دستی قالین بافیی ,فرشهای دستی ,گلیم ,نمد و یا نماد و ججیم بافی در این کشور به طور خودجوش موجود می‌باشد. افغانستان سالانه حدود دو و نیم میلیون متر مربع فرش صادر می‌کند.

راه‌ها

پل افغانستان-تاجیکستان، که در تابستان ۱۳۸۶ کامل شد و بزرگترین پل آسیای میانه است.
افغانستان به لحاظ ارتباطی و وضعیت جاده‌ها
و بزرگراه‌ها نسبت به گذشته پیشرفت نموده ‌است. به طور کلی ۴۵ میدان هویی در این کشور وجود دارد. نام هواپیمایی بین المللی افغانستان اریانا است. دومیدان هوایی بین المللی کابل و قندهار و میدان‌ هوایی-نظامی بگرام از مهم‌ترین فرودگاه‌های این کشور است. افغانستان به دلیل عدم دسترسی به آب‌های آزاد فاقد بندرو کشتیرانی است و تنها رودخانه مرزی دریای امو. در افغانستان اخیرا خط اهن هم اعمار گردیده
سال ۱۳۸۳ حدود ۳۵ هزار کیلومتر جاده وجود دارد که تنها ۹ هزار کیلومتر آن قیر و ریگ اندازی شده‌ است. ۱۲۰۰ کیلومتر تنها مسیر رودخانه‌ای و آبی این کشور است که در محدوده آموردیا با سه کشور تاجیکستان و ازبکستان و ترکمنستان واقع است. از بنادر نزدیک به این رودخانه می‌توان به شیرخان بندر و خوراباد اشاره کرد. نزدیک ترین شهر مهم به این رودخانه مزارشریف است.

 

منبع:  wikipedia.org

afghanistan-myland.blogspot.hk

مدير وبلاگ: بريالي محمدي

 

Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, | 6:20 PM | نویسنده : بريالي محمدي

حکایتی جالب و خواندنی در ازدواج

                                                     

دو تا برادر بودند يکى تاجر، يکى مسگر. تاجر يک دختر داشت. مسگر يک پسر. دختر و پسر همديگر را دوست داشتند امّا مرد تاجر مخالف ازدواج آنها بود. مى‌گفت:”من تاجرم. دخترم را به پسر يک مسگر نمى‌دم.“
پسر وزير پادشاه آمد خواستگارى دختر. پسر عمو وقتى اين موضوع را شنيد آمد پيش دختر و گريه‌کنان گفت:”تو را دارند به پسر وزير مى‌دهند و سر من بى‌کلاه مى‌ماند.“ دختر گفت:”گريه نکن. من از پسر وزير نوشته‌اى مى‌گيرم که بتوانم شب عروسى بيايم پيش تو، شايد هم با هم فرار کرديم.“
بساط عقد را براى پسر وزير و دختر چيدند. وقتى مى‌خواستند از دختر بله بگيرند. دختر به پسر وزير گفت:”يک نوشته به من بده که شب اول عروسى خواسته مرا انجام دهي. وگرنه بله نمى‌گويم.“ پسر وزير نوشته‌اى به دختر داد. دختر هم بله را گفت.

Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, | 6:18 PM | نویسنده : بريالي محمدي

چارلی چاپلین میگوید آموخته ام که ...

 

                                                                                                                          
     چارلی چاپلین میگوید آموخته ام که ...
بیایم برای یکبار هم که شده این جملاتو توی زندگیمون به کار ببریم و فقط نخونیم 


اموخته ام که
با پول مي شود خانه خريد ولي آشيانه نه، رختخواب خريد ولي خواب نه، ساعت خريد ولي زمان نه، مي توان مقام خريد ولي احترام نه، مي توان کتاب خريد ولي دانش نه، دارو خريد ولي سلامتي نه، خانه خريد ولي زندگي نه و بالاخره ، مي توان قلب خريد، ولي عشق را نه.

آموخته ام ... که تنها کسي که مرا در زندگي شاد مي کند کسي است که به من مي گويد: تو مرا شاد کردي
آموخته ام ... که مهربان بودن، بسيار مهم تر از درست بودن است
آموخته ام ... که هرگز نبايد به هديه اي از طرف کودکي، نه گفت
آموخته ام ... که هميشه براي کسي که به هيچ عنوان قادر به کمک کردنش نيستم دعا کنم

Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, | 6:9 PM | نویسنده : بريالي محمدي

آنچه که زنان هنگام ملاقات با مردان به آن توجه میکنندآنچه که زنان هنگام ملاقات با مردان به آن توجه میکنند

وقتي مردي يك زن را مورد توجه قرار ميدهد، قوه تخيلـش بكار مي افتد. در اغلب موارد اينكه او چه چيـزي پوشـيـده است اهميت ندارد. براي مردان، قوه تــخيـل باعـث ايـجـاد پيش بيني ها و اميد به آشنايي ميگردد!
از طرف ديگر هنگامي كـه يـك زن مـردي را مـورد توجه قرار مــي دهــد، بــندرت در وحله اول تفكرات جنسي در مورد او بـه ذهـنـش خطور ميكند. بيـشتر احتمال دارد كه وي او را مورد توجه قرار دهد به اين دليـل كه شبـيه مردي است كه ميتواند از خود به لـحاظ جسماني، احساسي و مالي مراقبت نمايد و بـنــظر ميرسد كه ميتواند بر اغلب چالشها و سختي هاي زندگي فائق آيد.

متاسفــانـه بـرخـي از مــردان بسياري از ارزشـهـاي والاي انساني را ناديده گرفته و وقـتـي زنـي را مـورد تـوجـه قـرار مي دهند، دو فكر نكوهيده و ناپسند زير به سرعت از ذهنشان خطور مينمايد:
1- او بدون لباس چگونه بنظر خواهد رسيد؟
2- روابط جنسي او چگونه خواهد بود؟

هنگامي كـه زنـان مـردي را مورد توجه قرار مي دهند، معمولا سه فكر از ذهنشان عبور ميكند:
1- آيا شاغل است؟
2- آيا شغل خوبي دارد؟
3- آيا او ميتواند شغل خوبي را تـا مـدتي كـافي حفظ كند تا هر دو بتوانيم از مـنفعت آن بهرمند شويم؟



شايد اين دليل آن باشد كه چرا مردان احـساس ميكنند پذيرفته شدن آنها توسط يك زن منوط به گذراندن يك تست مشكل در مورد وضعيت جسماني و ماليشان است.

مردها نگاهي سر سري دارند، زن ها موشكافانه ميبينند

بـرخـلاف بـاور عـمومي، زنـها بـيشتر از مردان به مسائل ديداري اهميت مي دهند. آنـها تـمايل دارنـد آنچه را كه دوست دارند ببينند. اين ديدن لـزوما همـراه با خـيـره شـدن و زل زدن نيست و لزومي ندارد كه آن چيز كاملا واضح و آشكار باشد. يك نـگـاه گذرا كافيست كه تمام جزئيات در ذهن آنها ثبت گردد. مردان تحسين مي كنـنـد زنـان تـفتيش؛ يك زن ممكن است قبل از اينكه چشم در چشم يك مرد دوخته باشد و يـا ايـنـكه توجهش را به خود جلب نموده باشد، بخواهد تصميم به علاقمند شدن به آن مرد بگيرد.
مـردان پـستي بلندي ها و برجستگي ها را مورد توجه قرار مي دهـنـد، زنان ساخـتـار و بـنيان را. آنها به چشمها، دستها، دندانها، لبـخـند و كلاس مردان نـيـز توجه مي كـنـنـد. زنهايي كه بيشتر به خصوصيات وجودي مردان اهميت مي دهنـد، به مردان صادق، اهل گردش روي، قابل اعتماد و با استيل، زيرك، خوش مشرب و باكلاس توجه ميكنند.

چنين مرداني به عـنـوان افرادي دوست داشـتـني، مـهربان و علاقمـنـد بـه ديـگران درنظر گرفته مي شوند. آنها محدوده وسيعي از تماسها و بـرخـوردهاي شـخـصي را ايجاد و نگهداري ميكنند.
زن ها از چشمهايشان بـراي برقراري ارتبـاط با مـرد مورد علاقه خود استفاده ميكنند. از طرف ديگر مردها، از تماسهاي چشمي و ديداري در مورد زن مورد علاقه خود اجتناب مينمايند.
با اينكه زنها مي گويند كه دوست ندارند يك مرد به بدن آنها خيره شود، وقتي مـردي كه ممكن اسـت به او عـلاقمند باشند عميقا در چشمهايشان نگاه ميكند، بدون اينـكه ابراز كنند، احساس شعف و شادماني بسيار مي نمايند. مردي كه ميداند براي انتقال علاقه خود به همسر آينده اش چگونه بايد از چشمهايش استفاده كند موفقتر از مردي خواهد بـود كه از نگاه كردن مستقيم به چشمهاي زن مورد علاقه اش خودداري مي كند. تبادل تماسهاي چشمي مرحله آغازين ابراز علاقه محسوب ميگردد.

وقتي مردي يك زن را مورد توجه قرار ميدهد، قوه تخيلـش بكار مي افتد. در اغلب موارد اينكه او چه چيـزي پوشـيـده است اهميت ندارد. براي مردان، قوه تــخيـل باعـث ايـجـاد پيش بيني ها و اميد به آشنايي ميگردد!
از طرف ديگر هنگامي كـه يـك زن مـردي را مـورد توجه قرار مــي دهــد، بــندرت در وحله اول تفكرات جنسي در مورد او بـه ذهـنـش خطور ميكند. بيـشتر احتمال دارد كه وي او را مورد توجه قرار دهد به اين دليـل كه شبـيه مردي است كه ميتواند از خود به لـحاظ جسماني، احساسي و مالي مراقبت نمايد و بـنــظر ميرسد كه ميتواند بر اغلب چالشها و سختي هاي زندگي فائق آيد.

چگونه ميتوانيد او را علاقمند نگهداريد؟
راز چشم ها

موثرترين روش نگاه كردن به همسر آينده تان چيست؟ از او مي خواهيد برق دلربـايي را در چشمهاي شما ببيند؟ مستقيما در چشمهايش نگاه كرده، گويي كه مي خـواهيد او را هيپنوتيزم كنيد، لبخند بزنيد و با خود بينديشيد: " آنچه را كه ميبينم دوسـت دارم. " توجه داشته باشيد كه نگاه شما بايد عاري از شهوات نفساني باشد چراكه زنها خيلي راحت ميتوانند به اين موضوع پي ببرند و پيامدش كاملا مشخص است.

بكار بردن موثر و صحيح چـشمها در مـورد يك زن دو هدف را دنبال ميكند. اول اينكه شما علاقه خود نسبت به او را ابراز مي داريد. دوم اينكه ميتوانيد آنچكه او از طريق تماسهاي چشمي سعي در بيانش دارد را تشخيص داده و حدس بزنيد. روي بـرگـردانـدن از يك زن بعد از اينكه با او تماس چشمي برقرار نموديد، بيانگر ضعف و سستي مي باشد. وقتي براي اولين بار با زن مورد علاقه خود تماس چشمي برقرار كرديد، اجازه دهيـد كـه او اين تماس را قطع كند. ممكن است احساس ناراحتي كنـيد، امـا امـتـحان كـنـيـد؛ اين روش جواب ميدهد!

اغلب زنها مي توانند بگويـند كه آيا يـك مـرد چشم هاي خـائن، چشم هاي دروغگو، چشم هاي متقلب، چشم هـاي مـتــاهل، چشمهاي منحرف و چشمهاي صادق دارد يا خير.

چنانچه مردي از چشمهايش به صـورتي نادرست استفـاده كند، مـمـكن اسـت شـانس موفقيت در برگزيدن همسر مورد علاقه اش را از دست بدهد. زنها قوه درك بالايي دارند. آنها مي تـوانند از نگاه يك مرد احساس كنند كه آيا او صادق و قابل اعتماد است يا خيـر.



اگر مردي از بـرقراي تـمـاس چشمـي بـا زن مـورد عـلاقـه اش خـودداري كـنـد، پـيـغـامـي ميفرستد مبني بر نداشتن تجربه كافي درمورد زنها،خجالتي بودن و عدم اعتماد بنفس و اگر خيلي شديد به وي خيره شود، باعث ناراحتي او خواهد شد. مـردانـي كـه تـجـربـه زيادي در مورد زن ها ندارند بصورت شهواني و نادرست به آنها نگاه ميكنند. مرداني كـه نگاهي مطمئن حاوي پيغام " ميتوانم ترا داشته باشم!" ، بـه همسر آينده اشان دارند، او را مجذوب خودشان ميكنند.

بغير از اينكه زن هـا دستان يـك مـرد را براي اينكه ببيند آيا حلقه ازدواج دارد يا خير، نگاه ميـكنند، يك دليل ديگر را نيز دنبال ميكنند. اگر انگشت انگشتر يك مرد از انگشت سبابه او بلندتر باشد، مفهومش اين است كه سطح تستوسترون ( تستوسترون هورموني در بدن است كه براي تحركات جنسي، تنظيم مقدار چربي، نگهداري عضلات، تعديل قند و فشار خون و جلوگيري از افسردگي مورد نياز است ) بـالايي دارد. اگـر انـگشـت انـگشتر كوتاه تر از انگشت سبابه باشد، مقدار تستوسترون كمتر از ميزان متوسط آن است.



مـردها به سادگي و به اندازه زنها لبخند نمي زنـنـد. اگـر يـك زن خـوشـحـال بـاشـد و يـا احساسات مسرت بخشي را تجربه كند، لبخند ميزنـد. در ميـهمـاني هاي فاميلي خود اگر دقت كنيد كمتر مردي را ميـبينيد كه لبخند بر چهره اش باشد. اغلب آنها طوري بنظر ميرسند كه گويي از حضورشان در ميهماني خوشنود نيستند.
افراديكه داراي چهره اي مـعمولي هستـند و لبخند ميزنند اغلب جذاب تر از مردان خوش قيافه و زنـان زيـبـايي هستند كه لبخند نميزنند.

لبخند يك مرد نشان دهنده دلربايي، خوش بيني، مهربـانـي و با احـسـاسي او اسـت و بيانگر آن است كه آنچه را كه مي بينـد دوسـت دارد و از هـمه مـهمتر شخصي است كه مي توان با او ارتباط برقرار نمود. هنگاميكه ما لبخند ميزنيم عضـلات صـورتمان سيستم عصبي را براي توليد هورمون خاصي بنام "مورفين مغزي" تحريك ميـنمايد. ايـن هورمون در ما احساسي دلپذير و آرامش بخش ايجاد ميكند. ترشح آن يك اثر بي حـسي نـيز به دنبال خواهد داشت.
اكنون وقت آن رسيده كه بيشتر از يك مرد معمولي باشيد.

نقطه نـظر زنها اغلب مردان افرادي معمولي مي باشند امـا برخي از مردان از لحاظه درجه و رتبه ارجحـيـت دارنـد. زنان كلاس يك مرد را چگونه تعريف ميكنند؟ كلاس مانـنـد يك رنگين كمان است. زنها نمي دانند كه كلاس را چـطـور بـايـد تـعـريف كنند، اما وقتي آنرا مي بـيـنـنـد مـتـوجه اش ميـگردند. يـك تـجـلي خاص بهمراه هر مرد با كلاس وجـود دارد. او طوري رفتار مي نمايد كه توجه هر زني را به خـود معطوف ميكند.
يـك مرد با كلاس هر چيزي را با استيل انجام مي دهـد. در عين حال متظاهر و خودنما نمي باشد. او مجبـور نيـست كلاسش را به رخ ديگران بكشد. او به همان اندازه اي كـه بـه خـودش عـلاقه دارد، بـه ديـگران نيز علاقمنـد اسـت. او ميتواند متواضع و فروتن باشد. از همه مهمتر او با همه زنها با احترام و عزت رفتار ميكند.

يك مرد بـعـد از مـلاقات بـا همسر آينده خـود در يـك مـيهماني چهار چيز را بخاطر خواهد سپرد:
1- آيا در برخورد با او عشوه زيادي از خود نشان داد؟
2- آيا او را بوسيد؟
3- آيا به او شماره تلفن داد؟
4- آيا شبي كه او را ملاقات كرد با او صحبتهاي عاشقانه رد و بدل نمود؟
يك زن نـيز بعد از اين كه همسر آينده اش را ملاقات نمود همين مسائل را به ياد خواهد سپرد. اگر چه زنها موارد زير را نيز در مورد شوهرشان به ياد خواهند داشت:
1- چگونگي برقراري ارتباط اوليه توسط او
2- لباس او
3- ادوكولون او
4- نوشيدني و غذايي كه براي خوردن انتخاب كرد
5- آيا مرد با ادب و با تربيتي بود؟
6- آيا با مردها و زنهاي ديگر برخوردي داشت؟ و اگر داشت چگونه
7- آيا او را خنداند؟

قيافه زيبا همه چيز نيست
اين باور كه زنها فقط به مردهاي خوش تيپ و خوش اندام توجه ميكنند افسانه اي بيش نيست. مرداني كه خود را براي تحت تاثير گذاشتن ديگران آماده ميـكنند، مـهربان و اهل گردش هستند و خوش مشربي خويش را به نمايش مي گذارند، كـسـاني هــستند كه براي زنان ديگر جنبه رقابتي پيدا مي كنند. وقـتـي در مورد آن فـكر كـنيد، بـه بـسياري از مسائل پي خواهيد برد.
از آنجايي كه لباسـها معمولا 95 درصد از بدن يك مرد را ميپوشانند، منطقي است كه از زنها انتظار داشــته باشيد كه به آنچه كه بر تن داريد توجه كنند. همچنين مرداني كه با مـردان و زنـان ديگر معاشرت مي كـنـند، نـا اميد و افسرده بـه نـظـر نـمي رسنـد. زن ها احساسات خود را دنبال كرده و به آنها پاسخ ميدهند. خنده برانگيزنده احساس مسرت است، و زنها عاشق خنديدن مي باشند. اين نكته را هنگاميكه به دنبال همسري براي خود ميگرديد به ذهن بسپاريد.
www.Mardoman.com

منبع: پارسي طب

Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

تاريخ : سه شنبه 9 خرداد 1391برچسب:, | 5:5 PM | نویسنده : بريالي محمدي

خانم ها نیازمند چه جملاتی هستند!خانم ها نیازمند چه جملاتی هستند!

 

 اگر می خواهید همسرتان از این که دوستش دارید مطمئن شود چاره ای جز گفتن این حرف ندارید اما مهم تر از گفتن این حرف ها عملکرد شماست. زن ها دوست دارند عشق تان را با کارهای تان نشان دهید. دادن یک شاخه گل، یک هدیه بی مناسبت، پیامک های احوالپرسی طول روز و خیلی کارهای ساده دیگر می تواند تاثیر خاصی روی رابطه شما بگذارد و این زندگی را در چشم همسرتان افتخار آمیزتر کند.

آقایان محترم شاید ندانید که یک جمله ساده چقدر می تواند روی زندگی مشترک تان تاثیر بگذارد و اعتماد همسرتان به شما و زندگی مشترک تان را بیشتر کند. اگر از آن دسته مردهایی هستید که فکر می کنند، جملات اهمیتی ندارد و تنها چیزی که مهم است درون شماست، کاملا در اشتباهید. باید باور کنید که دنیای ذهنی زنان و مردان تفاوت زیادی دارد و اگر می خواهید همسرتان را خوشحال کنید باید به دنیایش وارد شوید و او را به شیوه خودش آرام و شاد کنید.

تا زمانی که با این احساسات درونی تان جمله ای نسازید و همسرتان را از آنها با خبر نکنید، هیچ اتفاق خوبی در زندگی مشترک تان نخواهد افتاد. اگر هم از اهمیت این جملات باخبرید اما نمی دانید چه بگویید و از کجا شروع کنید، بهتر است از این توصیه ها کمک بگیرید و با دنیای زنان آشناتر شوید.
 

چقدر زیبایی

زن ها دوست دارند ظاهرشان را ستایش کنید و گاهی به آنها بگویید که چه چهره زیبایی دارند. حتی اگر همسر شما واقعا به این زیبایی نباشد از اینکه گمان کند در نظر شما این طور به نظر می رسد، احساس غرور خواهد کرد.

البته بی گدار به آب نزنید و بدون آنکه برای حرف تان دلیلی داشته باشید او را ستایش نکنید. چون درست در زمانی که به همسرتان می گویید، چقدر زیبا هستی... او دلیل شما را خواهد پرسید و خواهد گفت از چه نظر؟ پس سعی کنید برای این ادعای تان جزئیاتی را هم مطرح کنید و به این فکر کنید، چه چیز در او زیباتر است و بعد سراغ تعریف کردن بروید.
 

تو خیلی خاصی

این که همسر شما بشنود که او فردی بی همتاست و هیچ زن دیگری نمی توانسته شما را به این اندازه خوشبخت کند، یک حس فوق العاده به او می دهد. زن ها دوست دارند، بدانند که با تمامی گزینه های دیگری که شاید همسرشان به آنها برای ازدواج درنظر داشته فرق می کنند و آنها ویژگی هایی دارند که از نظر شوهرشان در هیچ کدام از زن های دور بر هم وجود ندارد.

شما باید این خاص بودن را به او گوشزد کنید و بگویید که کدام یک از ویژگی های همسرتان بیش از دیگر ویژگی ها، شما را تحت تاثیر قرار داده. این موضوع نه تنها حس خوب مورد توجه قرار گرفتن و قدردانی شما را به او می دهد بلکه باعث می شود که او تمرکز بیشتری روی ویژگی های مثبتش داشته باشد و برای پررنگ کردن شان تلاش کند. زن ها دوست دارند از شوهرشان بشنوند که پر از صفات مثبت هستند و این که همسرشان به دلیل همین صفات به آن ها افتخار می کند.
 

با تو بودن بی نظیر است

زن ها دوست دارند، همسرشان به رابطه ای که دارد افتخار کند و به دلیل آرامشی که در این رابطه دارد هم از آن ها قدردانی کند. این قدردانی ممکن است به شکل های مختلفی صورت بگیرد. مثلا وقتی مردی زودتر از سر کار می آید و به همسرش می گوید، دوست داشتم امروز بیشتر کنار تو باشم یا این که دوست دارم وقتم را بیشتر با تو بگذرانم و باقی مانده کارهایم را هم کنار تو انجام دهم می تواند یک حس فوق العاده را در زنان ایجاد کند.

با شنیدن این قدردانی ها زن برای بیشتر درک کردن همسرش تلاش خواهد کرد و برای این که همسرش در ساعات بیشتری که در خانه است آرامش داشته باشد و این اتفاق را تکرار کند، مصمم تر خواهد شد. آن ها از این تصور که مردشان دوست دارد ساعتی از روز را تنها کنار او و تنها برای استفاده از وقت ۲نفره شان مشخص می کند بیش از هر چیزی خوشحال می شوند.
 

دوستت دارم

اگر می خواهید همسرتان از این که دوستش دارید مطمئن شود چاره ای جز گفتن این حرف ندارید اما مهم تر از گفتن این حرف ها عملکرد شماست. زن ها دوست دارند عشق تان را با کارهای تان نشان دهید. دادن یک شاخه گل، یک هدیه بی مناسبت، پیامک های احوالپرسی طول روز و خیلی کارهای ساده دیگر می تواند تاثیر خاصی روی رابطه شما بگذارد و این زندگی را در چشم همسرتان افتخار آمیزتر کند.

اما ماجرا به همین جا ختم نمی شود، شما باید مراقب تمام حرف هایی که میان تان رد و بدل می شود باشید و فکر نکنید کلمات تاثیر چندانی ندارند. مهم تر از همه این که باید مراقب قول هایی که به همسرتان می دهید باشید. گرچه پاسخ مثبت شما به خواسته های همسرتان می تواند او را خوشحال کند اما عمل نکردن به وعده های کوچک و بزرگ تان مشکل را چند برابر خواهد کرد و تاثیری منفی روی نگاه همسرتان به شما و رابطه خواهد گذاشت.
 

متاسفم

برای زن ها مهم ترین اتفاقی که می تواند بعد از یک دعوا یا دلخوری پیش بیاید، شنیدن عذرخواهی مردشان است. آن ها دوست دارند تاسف واقعی شما را ببینند و بعد از این دلخوری ها مورد دلجویی قرار گیرند. غرورتان را کنار بگذارید و اگر اشتباه کرده اید قبل از توضیح دادن دلایل تان از او عذر خواهی کنید.

اینکه شما بدون گفتن این که پشیمانید شروع به توضیح دادن و دلیل تراشی کنید می تواند ناراحت کننده ترین واکنش بعد از دعوا برای یک زن باشد. پس اگر نمی خواهید اوضاع را از این که هست خراب تر کنید با یک جمله ای که از ته دل می گویید همه چیز را رو به راه کنید؛ بگویید: ببخشید و متاسفم!
 

همه چیز را درست می کنم

حتی اگر یک سوپرمن نباشید باید بتوانید به همسرتان اطمینان دهید که همه چیز تحت کنترل است و تا زمانی که در کنارش هستید نمی گذارید زندگی تان را چیزی تهدید کند. گرچه شما با رفتارهای تان باید این اطمینان را در او ایجاد کنید اما در لحظاتی که او از ته دل غمگین است و احساس اضطراب می کند باید این جمله جادویی را به کار ببرید و به او آرامش دهید.

اگر فکر می کنید فراهم کردن امکانات زندگی برای شاد کردن همسرتان کافی است اشتباه می کنید. ایجاد احساس آرامش و اطمینان و گاهی بیان کردن این جملات او را بسیار آرام تر و اعتمادش به زندگی مشترک تان را هم بیشتر خواهد کرد.
 

بیا صحبت کنیم

اگر همسرتان مدتی است که ناراحت یا پریشان است اما توضیحی در این مورد به شما نمی دهد، باید خودتان پیش قدم شوید. شاید او مشکل بزرگی دارد که گفتنش برایش آسان نیست و شاید هم منتظر جرقه ای از طرف شماست. یادتان نرود که هیچ ناراحتی بی دلیل نیست و این که شما از کنار این پریشانی ها بگذرید و آن ها را جدی نگیرید، می تواند همسرتان را ناراحت تر از آنچه هست کند و حتی گاهی زندگی مشترک تان را هم زیر سوال ببرد.

پس بعد از هر دلخوری که بین تان پیش می آید یا حتی زمانی که می بینید رفتار همسرتان تغییر کرده اما دلیلش را نمی دانید، به او پیشنهاد گفت وگو دهید و حتی اگر از این گفت وگو طفره رفت برایش توضیح دهید که شنیدن حرف ها و احساساتش چقدر برای شما اهمیت دارد و چقدر برای بهتر کردن زندگی مشترک تان اشتیاق دارید.

به نقل از عصر ایران

منبع: پارسي طب

Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

تاريخ : دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, | 4:31 PM | نویسنده : بريالي محمدي

سوال و جواب مرد اعرابی از رسول الله (ص)

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

عرض کردم میخواهم داناترین مردم باشم؟

حضرت فرمود از خدا بترس

عرض کردم میخواهم از خاصان درگاه خدا باشم؟
حضرت فرمود شب و روز قرآن بخوان

 عرض کردم میخواهم همیشه دل من روشن باشد؟

حضرت فرمود که یاد مرگ را فراموش مکن

عرض کردم میخواهم همیشه در رحمت حق باشم؟
حضرت فرمود با خلق خدا نیکی کن

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد
 

عرض کردم میخواهم از دشمن به من آفتی نرسد؟

حضرت فرمود همیشه توکل بخدا کن

عرض کردم میخواهم در چشم مردم خوار نباشم؟
حضرت فرمود پرهیزکار باش

عرض کردم میخواهم عمر من طولانی باشد؟
حضرت فرمود صله رحم کن

عرض کرد میخواهم روزی من وسیع گردد؟
حضرت فرمود همیشه با وضو باش

  عرض کردم میخواهم به آتش دوزخ نسوزم؟
حضرت فرمود چشم و زبان خودرا ببند

عرض کردم میخواهم بدانم گناه به چه چیز ریخته می شود؟
حضرت فرمود تضرع و توبه به حال بیچارگی

عرض کردم میخواهم سنگین ترین مردم باشم؟
حضرت فرمود از کسی چیزی مخواه

عرض کردم میخواهم پرده عصمتم دریده نشود؟
حضرت فرمود پرده ی عصمت کسی را مدر

عرض کردم میخواهم که گورم تنگ نباشد؟
حضرت فرمود مداومت کن به قرائت سوره ی تبارک

عرض کردم میخواهم مال من بسیار شود؟
حضرت فرمود مداومت کن به قرائت سوره ی واقعه هر شب

عرض کردم میخواهم فردای قیامت ایمن باشم؟
حضرت فرمود میان شام و خفتن به ذکر خدا مشغول باش

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

عرض کردم میخواهم خدای تعالی را در نماز حضور یابم؟
حضرت فرمود در وقت وضو گرفتن بسیار دقت کن

عرض کردم میخواهم از خاصان باشم؟
حضرت فرمود در کارها راستی و درستی پیشه کن

عرض کردم میخواهم برای من عذاب قبر نباشد؟
حضرت فرمود جامه ی خود را پاک نگهدار

عرض کردم میخواهم در نامه ی عمل من گناه نباشد؟

حضرت فرمود با پدر و مادرت به نیکی رفتار کن

منبع: Aryanacity.blogfa.com

Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

تاريخ : دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, | 3:5 PM | نویسنده : بريالي محمدي

تصاوير خارق العاده همراه با فوتوشاپ!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.orgگروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.netگروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتـی پرشین استار | www.Persian-Star.org

persian star

Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

تاريخ : یک شنبه 7 خرداد 1391برچسب:, | 10:13 AM | نویسنده : بريالي محمدي

معلوم نیست که در طی یک شب آقای کرزی و معاونینش و اپوزسیون چه بهشت و جهمنی را به نمایندگان مردم نشان دادند که انها را راضی کردند تا در مورد این بودجه کارت های سبز را بالا بگیرند.

داکتر رمضان بشر دوست عضو مجلس نمایندگان در باره تصویب بودجه ای که بعد از دو بار رد شدن به تصویب رسید، گفت : فقط بودجه اختصاص یافته به محافظین کرزی چند برابر بودجه اختصاص یافته تمام آکادمیک علوم افغانستان است!
در این شرایط افغانستان که مردم از گرسنگی میمیرند، تنها محافظین کرزی 12 تا 13 میلیون دالر معاش دارند و این را هم همه میدانند که کرزی نه تنها از افغانستان بلکه حتی از ای اس ای پاکستان و دیگر کشورهای همسایه هم پول دریافت میکند.
با توجه به مشکلاتی که وجود دارد چطور بودجه به تصویب رسید؟
آقای بشر دوست در پاسخ به این سوال گفت : وکلا و نمایندگان مردم اصلا به فکر مردم نیستند و فقط به فکر خود هستند و اصلا به فکر معیوب و معلول و بازمانده های شهیدان نیستند و فقط در فکر این هستند تا معاش خود را بالا ببرند. نه تنها رئیس جمهور و معاونینش این مزایا را دارند بلکه در این شرایط بودجه ای برای ساختن منزل های رهایشی برای قاضی القضات و رییس پارلمان و اعمار دیوار مجدد ارگ ریاست جمهوری و ترمیم قصر دلگشا و... اختصاص یافته، که با این مقدار پول میشد بسیاری از مشکلات مردم را حل کرد.

چرا خانه برای افغان های بیچاره که در خیمه زندگی میکنند نمیسازند؟
من چهل سال هست که داد میزنم این وزیران وزیر نیستند بلکه تنبل های سلطان محمود هستند، داکتر های بی سواد هستند که هر پنج شنبه جمعه برای عیاشی به دبی میروند.
پیشنهاد من برای این بودجه این بود که اولا معاش معلول، معیوب، بازمانده شهید را تا 5000 افغانی افزایش دهند.
دوم اینکه معاش اجیر و معلم را تا 15هزار افغانی حداقل برساند.
امسال 70هزار محصل از دانشگاه مانده اند که باید با این بودجه امکانات را برای تحصیل آنها فراهم میکردیم نه اینکه پول را به این وزرای تنبل فاسد بدهیم.
امروز تنها وکیلی که به عنوان اعتراض مجلس را ترک کرد من بودم. مشکل اساسی این است که 500 نفر در افغانستان همه چیز را در دست دارند و بیخود صدا میکنند گرگ آمد گرگ آمد، در حالیکه گرگ های سیاسی خود آنها هستند که با کرزی دستشان در یک کاسه است.
تا زمانیکه این وزیران و فاسدان در افغانستان باشند وضعیت افغانستان همینطور است.

 منبع:afghanpaper

Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

تاريخ : یک شنبه 7 خرداد 1391برچسب:, | 9:24 AM | نویسنده : بريالي محمدي

لطفا تا آخرشو بخوانید تا متوجه عشق پسر به دختر مورد علاقه اش شوید.

1- محبت شدیدی که صادقانه به تو ابراز میکردم

2- دروغ و بی اساس بود و در حقیقت نفرت من نسبت به تو

3- روز به روز بیشتر می شود و هر چه بیشتر تو را می شناسم

4- به پستی و دورویی تو بیشتر پی میبرم و

5- این احساس در قلب من قوت میگیرد که بالاخره روزی باید

6- از هم جدا شویم و دیگر من به هیچ وجه مایل نیستم که

7- شریک زندگی تو باشم و اگرچه عمر دوستی ما همچون عمر گلهای بهار کوتاه بود اما

8- توانستم به طبیعت پست و فرومایه تو پی ببرم و

9- بسیاری از صفات ناشناخته تو بر من روشن شد و من مطمئنم

10- این خودخواهی ، حسادت و تنگ نظری تو را هیچ کس نمیتواند تحمل کند و با این وضع

11- اگر ازدواج ما سر بگیرد ، تمام عمر را

12- به پشیمانی و ندامت خواهیم گذراند . بنابراین با جدایی ازهم

13- خوشبخت خواهیم بود و این را هم بدان که

14- از زدن این حرفها اصلا عذاب وجدان ندارم و باز هم مطمئن باش

15- این مطالب را از روی عمق احساسم مینویسم و چقدر برایم ناراحت کننده است اگر

16- باز بخواهی در صدد دوستی با من برآیی . بنابراین از تو میخواهم که

17- جواب مرا ندهی . چون حرفهای تو تمامش

18- دروغ و تظاهر است و به هیچ وجه نمیتوان گفت که دارای کمترین

19- عواطف ، احساسات و حرارت است و به همین سبب تصمیم گرفتم برای همیشه

20- تو و یادگار تلخ عشقت را فراموش کنم و نمتوانم قانع شوم که

21- تو را دوست داشته باشم و شریک زندگی تو باشم .

و در آخر اگر میخواهی میزان علاقه مرا به خودت بفهمی از مطالب بالا فقط شماره های فرد(طاق) را بخوان!!!

منبع: نياز روز

Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

تاريخ : شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, | 8:39 AM | نویسنده : بريالي محمدي

ازدواج پر خرج با وام و قرض در افغانستان

 

هزینه های ازدواج تنها در کابل معادل نیم کل صادرات افغانستان است

اخیرا در یک گزارش تحقیقی از سوی شبکه خصوصی "تلویزیون یک" در افغانستان، هزینه های ازدواج در افغانستان مورد بررسی قرار گرفته است.

در این گزارش هزینه ازدواج ها تنها در کابل در نه ماه گذشته حدود ۱۸۰ میلیون دلار آمریکایی برآورد شده است.

بر اساس همین گزارش، در نه ماه سال گذشته ۱۶ هزار مراسم عروسی در هتل های کابل برگزار شده و پول صرف شده در غذا و وسایل آرایش این مراسم حدود ۱۴۰ میلیون دلار گفته شده.

با این پول می توان دو سد/بند برق در افغانستان ساخت.

مارک زاکربرگ موسس شبکه اجتماعی فیس بوک با سرمایه بیش از ۹ میلیارد دلار هفته پیش در یک مراسم بسیار ساده با دوست دختر خود ازدواج کرد.

شمار مهمانان شرکت کننده در مراسم ازدواج او بیشتر از ۱۰۰ نفر نبودند.

البته ازدواج در افغانستان همیشه یک رویداد بسیار مهم به شمار می رود اما پولی که حالا صرف آن می شود، بی سابقه و باور نکردنی است.

اینها چه چیزی را در مورد اقتصاد و فرهنگ اقتصادی افغانستان بیان می کند؟

خانواده ها اسیر "چشم همچشمی"

آنهاییکه با الفبای اقتصاد آشنایی دارند، با من هم نظر خواهند بود که تقاضا برای کالا و خدمات در یک جامعه در گام نخست وابسته به عوامل چون درآمد جامعه و قیمت کالاها و خدمات است.

مود، رسوم و عنعنات (سنت)، گرایشات روانی بازار و غیره، از عوامل کم اهمیت تری هستند که در گام بعدی بر تقاضا و به صورت عموم تصمیم گیری های اقتصادی اثر می گذارند.

اما تجربه افغانستان نشان میدهد که تصمیم گیری های اقتصادی در این کشور بیشتر متاثر از عوامل غیراقتصادی هستند.

تامین هزینه های این ازدواج های پر خرج در افغانستان که گاه شمار مهمانان در آن دو سه هزار می باشند، الزاما به معنی بلند رفتن در آمد خانواده ها و یا هم پایین آمدن قیمت های خدمات ازدواج در این کشور نیست بلکه بیشتر نتیجه بازار داغ "چشم همچشمی" است.

تامین هزینه های ازدواج های پر خرج در افغانستان که گاه شمار مهمانان در آن دو سه هزار می باشند، الزاما به معنی بلند رفتن در آمد خانواده ها نیست بلکه بیشتر نتیجه بازار داغ "چشم همچشمی" است

چشم همچشمی در افغانستان مفهوم آشنا و به شدت دردناک در میان خانواده های کم در آمد است.

هر چند چشم همچشمی در افغانستان پیشینه دراز دارد، اما به پیمانه ای که حالا این مفهوم خانواده ها در افغانستان را اسیر خود ساخته، بی نظیر است.

شدت گرفتن چشم همچشمی در افغانستان و گسترش فرهنگ اقتصاد مافیایی یکی از نتایج تلخ اقتصاد تریاک و سطح بالای فساد در این کشور است.

افغانستان یکی از فقیر ترین کشورهای جهان است و براساس آمار رسمی وزارت کار و امور اجتماعی این کشور ۴۰ درصد جمعیت آن زیر خط فقر زندگی می کنند و شمار بیکاران این کشور نیز حدود 10 میلیون نفر است.

با این حال خانواده ها خود را مجبور می بینند تا برای به جا آوردن چشم همچشمی، هزینه های گزاف مراسم ازدواج را حتی از راه قرض و وام هم که شده، متقبل شوند.

اقتصاد غیر رسمی

از سوی دیگر از این خرج های آسمانی چیزی زیادی نصیب نظام مالیاتی و بودجه کشور نیز نمی شود.

حوزه کلان اقتصاد غیر رسمی در افغانستان موجب شده تا مصارف بیشتر این ازدواج ها ثبت نشوند و از آن مالیات گرفته نشود.

افغانستان کشوریست که در صد سال گذشته بودجه آن توسط کمک­های خارجی تامین شده است.

همین حالا هم بزرگترین قسمت بودجه این کشور از سوی خارجی ها تامین می شود.

ولخرجی های مراسم ازدواج در افغانستان البته نتیجه تفاوت های طبقاتی نیز است.

تفاوت های طبقاتی که درکنار دیگر عوامل ناشی از نظام مالیاتی غیر موثر دراین کشور است.

بسیاری از جوانان حالا توانایی ازدواج در افغانستان را ندارند و این مسئله می تواند نگرانی های را در مورد رشد فساد اخلاقی در جامعه به وجود آورد

پیامدهای اجتماعی

هزینه های بالای ازدواج در افغانستان بدون تردید پیامدهای منفی زیادی بر جامعه این کشور داشته است.

بسیار از جوانان حالا توانایی ازدواج در این کشور را ندارند و این مسئله می تواند نگرانی های را در مورد رشد فساد اخلاقی در جامعه به وجود آورد.

اثرات بد روانی و اختلافات خانوادگی از دیگر پیامدهای نامیمون آن است.

محمود صیقل معین پیشین وزارت خارجه افغانستان در صفحه فیس بوک خود با ابراز نگرانی از این روند نوشته "مصرفی شدن کشورم را خطرناکتر از تروریسم می بینم. مسئولان را محکوم می کنم که با وجود هشدارهای مکرر چیزفهمان ما و موجودیت راه های حل معقول، کوچکترین گام برای جلوگیری از آن بر نداشتند. امیدوارم ارتقای توانمندیهای تولیدی کشور، کاهش اقتصاد مصرفی و عنعنات و فرهنگ وابسته به آن، از موضوعات داغ جناحهای رقیب در انتخابات انشاالله شفاف ۲۰۱۴ باشد."

هرچند حکومت افغانستان قانون را در مورد ازدواج ها تدوین کرده است، اما به نظر نمی رسد که این قانون در جلوگیری از روند روبه افزایش هزینه های ازدواج موثر واقع شده باشد.

هرگاه دولت افغانستان در این مورد اقدامات جدی انجام ندهد، اثرات منفی این روند بر اقتصاد، اجتماع و حتی سیاست در افغانستان جبران ناپذیر خواهد بود.

B.B.c

Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

تاريخ : چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب:, | 4:23 PM | نویسنده : بريالي محمدي

پرشين ستار

زنان کره ای مشغول مطالعه در کنار یک مجسمه در سئول

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 

                                                            یک نقاشی سه بعدی در پکنگروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net  

بزرگترین نقاشی سه بعدی خلاقانه جهان

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

شکستن نارگیل روی سر یک پسر بچه 10 ساله هندی ( آرمیستار)

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

ریکاردو دکاسترو مونتیرو پیانیست برزیلی با استفاده از سیم کابل
در جریان یک فستیوال هنری در شهر سائوپائولو روی هوا پیانو می نوازد

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گارد محافظ واتیکان

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

اتومبیل پلنگی در نمایشگاه خودرو در شهر چانگژو چین

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

کف یک توالت در مکزیک. این توالت روی یک چاه به عمق 15 متر قرار دارد که روی آن شیشه قرار داده شده است

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 

                      نمایش یک نقاشی سه بعدی هنرمند بریتانیایی در سانتیاگو شیلی

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

تاريخ : سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:, | 4:32 PM | نویسنده : بريالي محمدي

آمار نیروهای خارجی و تلفات آنها در افغانستان

 

چهل و نه کشور در ده سال گذشته در افغانستان نیروی نظامی داشته اند، تعدادی از این نیروها در درگیری با گروه های شورشی کشته شده اند.

آمریکا با ۱۹۷۳ نفر کشته و ۹۰۰۰۰ نیرو در صدر جدول است و اتریش با سه نفر نیرو که هیچ تلفاتی نداشته اند در پائین جدول قرار دارد. بریتانیا و کانادا بعد از آمریکا بیشترین تلفات را داشته اند.

جدولی که در این صفحه می بینید بر اساس آماری تهیه شده که ناتو در هفدهم ماه مه ۲۰۱۲ رسما در اختیار رسانه ها قرار داده است.

جزئیات آمار نیروهای خارجی در افغانستان

شماره کشور تعداد نیرو شمار تلفات
۱ ایالات متحده آمریکا ۹۰۰۰۰ ۱۹۷۳
۲ بریتانیا ۹۵۰۰ ۴۱۴
۳ کانادا ۹۵۰ ۱۵۸
۴ فرانسه ۳۲۹۷ ۸۲
۵ آلمان ۴۷۰۱ ۵۳
۶ ایتالیا ۳۹۸۶ ۴۶
۷ دانمارک ۶۷۶ ۴۲
۸ پولند/لهستان ۲۴۲۰ ۳۵
۹

اسپانیا

۱۵۹۶ ۳۴
۱۰ استرالیا ۱۵۵۰ ۳۲
۱۱ هلند ۵۰۰ ۲۵
۱۲ رومانی ۱۸۰۰ ۱۹
۱۳ ترکیه ۱۲۷۲ ۱۴
۱۴ نروژ ۵۱۵ ۱۰
۱۵ گرجستان ۸۰۰ ۱۰
۱۶ استونی ۱۵۳ ۹
۱۷ هنگری/مجارستان ۳۳۹ ۷
۱۸ نیوزیلند ۱۵۲ ۶
۱۹ سوئد ۵۰۰ ۵
۲۰ لتیوا/لتونی ۱۷۵ ۳
۲۱ فنلاند ۱۷۷ ۲
۲۲ پرتغال ۱۵۵ ۲
۲۳ کره جنوبی ۳۵۰ ۱
۲۴ آلبانی ۳۳۳ ۱
۲۵ لیتوانی ۲۳۷ ۱
۲۶ بلژیک ۵۵۲۴ ۱
۲۷ بلغارستان ۵۶۱ ۰
۲۸ جمهوری چک ۵۲۹ ۰
۲۹ اسلواکی ۳۳۰ ۰
۳۰

کرواسی

۲۷۸

۰
۳۱ مقدونیه ۱۷۷ ۰
۳۲

ارمنستان

۱۲۶ ۰
۳۳ مصر ۱۲۲ ۰
۳۴

مغولستان

۱۰۲ ۰
۳۵ بحرین ۹۵ ۰
۳۶

اسلونی

۷۹ ۰
۳۷ آذربایجان ۹۴ ۰
۳۸ بوسنی هرزگوین ۵۹ ۰
۳۹ تونگا ۵۵ ۰
۴۰ مالزی ۴۶ ۰
۴۱ سنگاپور ۳۹ ۰
۴۲

مونته نگرو

۳۵ ۰
۴۳

امارات متحده عربی

۳۵ ۰
۴۴ السالوادور ۲۴ ۰
۴۵ اوکراین ۲۳ ۰
۴۶ لوکزامبورگ ۱۰ ۰
۴۷ ایسلند ۷ ۰
۴۸ ایرلند ۶ ۰
۴۹ اتریش ۳ ۰
مجموع   ۱۲۹۴۶۹ ۲۹۷۵
 سايت: بي بي سي
Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

تاريخ : سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:, | 10:33 AM | نویسنده : بريالي محمدي

نوشته نذیر ظفر

هیزم

 

دل بداغ عشق بر یان گشت ورفت

یار ما از ما گریزان گشت ورفت

بلبلان  ســـــر ها به زیر بال کرد

نا امید از ابر نیسان گشت ورفت

نو بهار آمــــــد نوا در باغ  نیست

همنوایان هم پر یشان گشت ورفت

سبزه ها در زیر پای زاغ شـــــــد

پایمال بد سگا لان گشت و رفـــت

غنچه ها با سینه های پاره ماند

نگهت گل خاک بستان گشت ورفت

قا مت ســــــــــر و سپیدار و چنار

هیزم فصل زمستان گشت و رفت

 

 

 

استعفا یا قهر

            نوشته نذ یر ظفر

 

رسانه ها بازگوی خبری جا لب از استعفای آقای مجددی شد ند و عده ازین رسانه ها توضیح دادند که آقای مجددی چون از انتصاب ریاست شورای صلح بر خور دار نشد بنا به عادت سابق رو به خشم آورد

 

Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:, | 10:26 AM | نویسنده : بريالي محمدي

دموکراسی غـــربــی واســـلام

 

 

تتبع ونگارش:  

امــیــن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«

مـدیـــر مرکزمطـالعات سـتراتیژیک افـغان و

مسؤل مرکز کلتوری دحـــــق لاره- جــرمـنی

 

 

به فهم ما اسلام  با  دموکراسی مشکلی  ندارد، ولی بالعكس  این فهم معیین غیر موجه  دموکراسی  است که با اسلام ایجاد مشکل میکند.

فهم درست و بجاء از دیموکراسی به معنای حاکمیت مردم و شناخت دقیق از اسلام مشاکل زیاد جهان امروزو سوء تفاهمات را برطرف نموده و زمینه های زندګی باهمی کلتور های مختلف جهان را با ارزش ها مختلف معنوی شان در فضای صلح و زیست با همی، هماهنګی، تفاهم نیک تعقل و تدبر مهیا ساخته و سبب جلوګیری دهها تراژیدی عصر امروز در جوامع بشری امروزی شده میتواند. رمز و کنه  زنده ګی و زندګی با سعادت، رفاه و زنده کی در صلح  در همین فهم دقیق و درست از حدود و ثغور دموکراسی و حاکمیت مردم با در نظر داشت و مطابقت دادن آن با اولویت های ارزشهای جوامع مختلف بشری  - ممکن است.

پیشنهاد   من به  متفکرین وتیورسن های مد افعين دموكراسي  وعلما ء جهان اسلام روشن ساختن تعریف واضح، صریح وقابل فهم  در مورد اسلام  واقعي وهم در مورد فهم واضح  روشن وصريح  از دموکراسی امروزی، حدود  و ثغور  و روشن ساختن  سفارش های شان برای  عالم بشریت میباشد.

پیشنهاد مشخص من برای علماء ، وتیورسن های که خواهان تطبیق بدون چون وچرا دموکراسی و آزادی!؟  در جهان اسلام اند ،اينست كه اګر زحمت نمیشود  یکبار با دید واقعی، دین اسلام را با دقت  تام مورد مطالعه قرار دهند ، واز آن شناخت  کامل   بدست آرند. بعدآ در جستجوی  تطبیق  نظریات دموکراتیک؟! خویش در جهان اسلام ګردند .

من بىين باور وعقيد ه ام كه اګر این دانشمندان از اسلام  شناخت کامل ودرک سالم بدست ارند خود به این نتیجه خواهند رسید  که اسلام با دموكراسي که اینجا و آنجاء زمزمه میشود، حدود و ثغور آن معلوم نیست، تعریف مشخص از آن نداریم -  در جهان اسلامی با تصور که دارند   قابل تطبیق وجمع  نبوده  ودر نهایت از براه انداختن  شعار تطبیق  دموکراسی به آن نحوی که میشنویم و میبینیم در جهان اسلام و جامعه اسلامی  وبخصوص كشور عزيز ما افغانستان دست بردار خواهند شد.

با این مقدمه  مختصر  ومؤجز میخواهم معلوماتی ونظریات  را  در مورد دموکراسی غربی در جهان اسلام خدمت شما خوانند ګان محترم بعرض برسانم .

داستان دموکراسی

تعریف دموکراسی:

دموکراسى اصلأ اصطلاح یونانى است و از ریشه "demos" به معناى مردم و کراسیا "cratia" یا "krato" به معناى حکومت اخذ شده و به معناى حکومت مردم مى‏باشد.

دانشمندان برای دموکراسی معانى گوناگونى ارایه داشته اند . بطور یقین به همه صداقت  خدمت شما  به عرض میرسانم که من  تا امروز نتوانستم به یک  تعریف (اصطلاحی ) روشن  ، معین ، مشخص ، وفورملبندی شده وتعریف که  داراى حدّ و مرز مشخص (که مورد قبول همه باشد) از دموكراسي  بدست آورم .

 هر یک از دانشمندان  مطابق دید وذوق  خود ،مطابق  پیش فرض‏هاى دایره  فکرى خویش تعریف اصطلاحی را از دموکراسی  ارائه داشته اند .

علماء ودانشمندان  که درباره دموکراسى  تحقیق نموده اند ، هر یک به اعتبارى خاص و از زاویه‏اى به آن نگریسته و آن را به انواع و اقسامى تقسیم کرده‏اند .

به طور مثال (  دیوید هلد ) ىر تحقيقاتي كه ىر موردي دموكراسي بعمل اورده است  یازده نوع  دموکراسى را برای  عالم بشریت پیشګش نموده است . كه از جمله ميتوان  از  :دموکراسى کلاسیک، دموکراسى حمایتى، دموکراسى تکاملى رادیکال، دموکراسى حقوقى و...  نامبرد .

همچنان (  ساموئل هانتینگتون)   امواج سه گانه براى دموکراسى بر مى‏شمارد که هر کدام در زمانى ظهور نموده و

( بر تراند راسل)   در تحقيات  خويش شش نوع دموکراسى را  بیان نموده است.
پس ملاحظه ميفرمايد  که در مورد دموکراسى معرکه‏اى از آرا و انظار است که بسیار با هم متفاوت مى‏باشد وحتي تحقيات  علما ء نشان ميد هد كه دربسياري از اوقات  معانى متضاد  را  هم  بیان داشته اند .

ظهور دموکراسی :

دانشمندان وعلماء در تحقیقات که درمورد دموکراسی  بعمل آورده اند  به این نتیجه رسیده اند  که آنچه بشر امروز درمورد دموكراسي میداند  فهم موکراسی  اساسآ سه مرحله  پشت سر خود ګذشتانده است ، تا اینکه دموکراسی امروزه بدین شکل  به پختګی خویش رسیده است.

مرحله اوّل:

مرحله اول دموکراسی مرحله دموکراسى کلاسیک است :

این مرحله ای از دموکراسی  تقریبآ در حدود پنج قرن قبل از میلاد در آتن (پایتخت یونان) آغاز یافت . یکی از خصوصیت عمده دموکراسی کلاسیک در این بود که مردم دخالت مستقیم در امور حکومتی بدست  داشتند . این شیوه از دموکراسی ابتدا در یکی از شهر های یونان مورد اجرا قرار ګرفت مګر بعد ازمدتی  قبل از اینکه جنبه عملی دقیقی  برای  خود بګیرد ،بنابر عوامل متعددی    منقرض ګردید .

دراین شیوه  از دموکراسی ،همه مردم به جزء غلامان  و افراد زیر بیست سال مى‏توانستند در امور سیاسى حکومت مستقیماً دخالت داشته باشند .

 این شیوه علاوه بر آن که مخالف قاطعانه فیلسوفان و اندیشمندان را به خود داشت، در عمل مشکلات زیادى را در جامعه  به بار آورد .  بنابر همین منطق بود که دموکراسی کلاسیک چندان عمر  طولانی  نداشت واز بین رفت .

 مرحله دوم:

با تزید و گسترش شهرها ومحلات مسکونی واز جانب دیګر  پیچیده‏تر شدن مسائل اجتماعى، دموکراسی کلاسیک  نقش خویش را آهسته  ، آهسته  از دست میدهد . چون دخالت مستقیم مردم در تمام  همه امور جامعه ودر همه ای از عرصه دولتی واداری غیر ممکن وغیر عملى بود. بنآ علما ء بخاطر حل این بحران   شکل دیگری از دموکراسى را مورد اجرا ومورد  تطبیق قرار دادند  .  در این شکل از دموکراسی ، شیوه دخالت مردم در حکومت به وسیله انتخاب نمایندگان گوناگون ( دموکراسی غیر مستقیم)  صورت مى‏گیرد.
این شیوه
از دموکراسی تقریبآ در بسیاری ازکشور های جهان واز جمله در کشور ما افغانستان به شکل از اشکال  تطبیق ومورد اجرا قرار میګیرد، مردم در انتخابات پارلمانی وریاست جمهوری با درنظرداشت مشکلات  معین سهم میګرند .

با تمام صراحت   باید  بعرض برسانم  که در این نوع از دموکراسی دین  مقدس  اسلام  کدام  مشکل  را نمی بیند ، البته با شرایطی ، چرا که اسلام براى حکام، قانون گذاران و مجریان قانون شرایطى  خاصی خود را دارد. بلی در جامعه اسلامی مردم انتخاب خویش و ارزش های خویش را دارند و آنرا انتخاب نموده و اولویت خواهند داد.

 

دین مقدس اسلام  انتخابات راكه درجهت  تعیین  رهبر وزعیم  برای نظارت  امور مسلمین  براه انداخته میشود،مخافت نه مینماید ، بلعکس آنرا تايید نموده وانتخابات راابزار ووسیله میداند  كه بوسيله آن ميتوان اراده  ملت را  در تعینی  زعیم وقاعد مسلمین  جمع  اوری  ومعلوم ساخت  .

با صراحت  باید ګفت که : انتخابات به عنوان عاليـ‌ترين مظهر حضور مردم در عرصه سياسي و مهمترين مجراي تحقق حاكميت مردم  بحساب می آید .

راي دهنده  در انتخابات ضمن راي دادن كه عمل حقوقي- سياسي محسوب مي‌شود در حقيقت با برگزيدن نماينده و يا نمايندگان در اداره امور سياسي جامعه خود مسقیمآ  مشاركت میـ‌كند.پروسه  انتخابات  عبارت از پروسه ای است که  كه اعضاي  یک مجتمع  به صورت مستقيم و غير مستقيم در شكل دادن به سياست عمومي کشور وامور  مسلمین  دخالت  داده  میشود .

برگزاري انتخابات احساس و مسئوليت نظام در مقابل خواست‌هاي جامعه را افزايش ميـ‌دهد. انتخابات موجب افزايش احساس مسئوليت حاكمان در مقابل خواست‌هاي جامعه ميـ‌شود

یکی از سفارشات مقدس دین مبین اسلام مشورت و هم اندیشی است که در همه ی    ابعاد زندگی فردی و اجتماعی به آن توصیه شده است . بعلت اهمیت مشورت در اسلام خداوند کریم سوره شورا را بر پیامبر وحی نمود تا بر این مسأله تأکید بیشتری داشته باشد . "و أمرهم شورى‏ بینهم؛ امور جامعه باید به شورا واگذار شود» سوره شورا آیه : ۳۸ )
همچنان پروردګار ما در سوره آل عمران  آیه  : ۱۵۹میفرماید  :
«  و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله »

«   ای پیامبر، در کارها با مسلمانان مشورت کن و هنگامی که تصمیم گرفتی ،  بر الله  توکل کن و اقدام نما . »     
پیامبر گرامی اسلام در کارهای مهم اجتماعی با افراد بصیر و آگاه و دیندار و کسانی که مورد اعتماد او بودند مشورت و چاره اندیشی می فرمود و بهترین آرا را انتخاب  می نمود وبه مساعدت اصحاب کرامش به آن عمل می نمود .
در قرآن عظیم الشان هم فکری صمیمانه و مشورت کردن ، یکی از نشانه های جامعه اسلامی محسوب می شود .      « مومنان کارهایشان را با مشورت بین خودشان انجام می دهند »  

ودر نهایت امر انتخابات يعني دخالت مستقيم مردم در سرنوشت کشور ، و خداوند فرموده ما سرنوشت هيچ قومي را تغيير نمي دهيم مگر آنچه خودشان اراده کنند .

ولی نقطه را که  میخواهم در این  نوشته بدان تاکید نمایم اینست  که :

تفاوت روش شکل گیری مشروعیت در حقوق اسلامی و حقوق مدرن (اروپایی) درآن است که در حقوق اروپایی، مشروعیت به وسیله مردم به اعتبار حاکمیتی که دارند، ایجاد می شود و ابزار اجرایی آن رای گیری و انتخابات و امثال آنهاست.

اما در حقوق اسلامی مشروعیت حاکمیت سیاسی به وسیله مردم مسلمان است که مردم مسلمان میتوانند با ایجاد و پیشګیری  ابزار اجرایی آن یعنی رای گیری و انتخابات و امثال آنهاست.؛ مشروعیت را در روشنی احکام الهی، با رعایت از راه و دساتیر  آیات قرآن و سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم  تعیین و انتخاب میدارند.یعنی مسلمانان در جامعه اسلامی روشی را که خداوند متعال  برای افراد و جوامع وضع کرده پیروی کرده و تصمیم خویش را در روشنی آن اتخاذ میدارند.  بنابراین، مردم و نقش شان در ایجاد مشروعیت حاکمیت سیاسی متکی به اصول و قواعد الهی است. مرجع قانون ګذاری نیز در چوکات همین دساتیر الهی عمل میدارد و به تفسیر از منابع اصلی دینی یعنی قران کریم، سنت پيامبر محمد صلی الله علیه وسلم ، اجماع امت و قیاس  استفاده میبرند .  

 مرحله سوم:

مرحله سوم دموکراسی  عبارت از شكل وشيوه نو از   دموکراسی  است . اين  نوع از دموکراسی همین حالا در کشور های غربى رایج  ومعمول  بوده است .  این نوعی از دموکراسى تقریبآ  به مثابه ایدئولوژى بر جوامع غربى حاکم مى‏باشد.
در این
شکلی  از دموکراسی  دین را از دخالت در امور سیاسى و اجتماعى منع مى‏کنند و اجازه نمى‏دهند مجریان قانون در مقام اجرا صحبت از دین کنند. مهمتر از آن، در این شیوه هیچ گونه التزام و پاى بندى به قوانین دینى وجود ندارد. 

علماء ودانشمندان  این نوع از  دموکراسى را  با رژیم لائیک و سکولار؛ رژیم که به هیچ وجه به دین اجازه نمى‏دهد که در شؤون سیاسى و اجتماعى دخالت داشته باشد ، معرفی  میدارند .

بر طبق این تفسیر تمام شؤون حکومت (اعم از قانون گذارى و اجرایوی و عدلی ) را از دین جدا پنداشته؛ یعنى به زعم اینها شرط دموکراتیک بودن سکولار و لائیک بودن است. اگر هم دینى باشد، جنبه شخصى دارد ارتباطى بین دین و جامعه و سیاست نیست و دین حق هیچ گونه دخالتى در امور اجتماعى  ندارد.
اینها تأګید دارند که دین مسأله شخصی فرد بوده ومیتواند هر وقت دلش خواست به مسجد رفته ، نماز بخواند ، روزه بګیرد ،دین در تولد نوزاد ،در مرده داری،  در قبرستان ویا هم در مراسم عقد نکاح مورد استفاده قرار ګرفته میتواند . اما  در حکومت و سیاست معیار مشروعیت قانون، رأى مردم، یا رأى اکثریت  مدار اعتبار  شمرده میشود .

در زیاتری از اوقات چنین وضع  پیش می آید که  بر اساس رأى اکثریت مردم  بدترین قوانین را  که بر خلاف دین و فطرت انسانى است، نیز به تصویب رسانید ، ودر جامعه به اجرا دراورد ، اگر چه واقعاً و حقیقتاً رأى اکثریت در بسیارى موارد وجود ندارد، مثل ازدواج با هم جنس و ثبت رسمى آن در برخى کشورهاى غربى و قانون سقط جنین که کلیسا با آن نیز مخالفت نموده است.

 

معماران  ومفکرین این نوع از دموکراسی ، اسلام را یک نظام پدرسالاري  بشمار  میاورند . از جمله مشهور ترین مفکر و تیوریسن  این نوع از دموکراسی  بنی موریس (Benny Morris) دانشمند مشهور اسراﺋیلی است :او در  همه ای مقالات  وتحلیل  های اکادمیک خویش با صراحت  تام  مینویسد که :  «اسلام متضمن جهان  است که در آن، حیات بشری ارزشی به اندازه ارزش در غرب ندارد و آزادی، دموکراسی، باز بودن فضاء و خلاقیت با چنین جهانی بیگانه‌اند».

ولی من خدمت خواننده ګان  محترم  با تمام  قوت بعرض میرسانم  که فهم  بنی موریس اسراﺋیلی  در مورد شناخت از احکام  دین  مقدس اسلام  بخطا ء  رفته  است.

دين اسلام دين است كه در مسير تكامل حركت مينمايد و تلاش و كوشش را تنها وسيلهء دستيابي به خير و بركت و پيشرفت مادي و معنوي معرفي ميكند.

 دين اسلام دين است كه با دگرگوني شرايط و اوضاع و احوال و تطور زمان و تغيير مكان قابل انطباق است و پاسخگوي نياز هاي فطري، اجتماعي، اقتصادي، سياسي و بطور خلاصه پاسخگوي نياز هاي مادي و معنوي بشري است.

 دیــن اسلام دین  است که  تضمين كنندهء دنيا وآخرت است.

دین اسلام دینی است  که بر علاوه بر برنامه‏هاى دقیق براى سعادت فردى، در بردارنده برنامه و اصول جامع اقتصادى، اجتماعى، سیاسى، فرهنگى و... مى‏باشد. دین اسلام  مختص  به مسجد ، نکاح وقبرستان نیست ، بلکه دین اسلام  در صحنه زندگى اجتماعى نیز حضور کامل دارد.

با صراحت تام ګفته میتوانیم  که اسلام براي همه چيز و براي همه شؤن و همه عرصه های   زندگي  طرح و پروگرام منظم ومنطقی  دارد.

در احكام مقدس اسلام، امور سياسي و اجتماعي و عبادتی مورد تحليل و ارزيابي قرار گرفته و برای تمام این عرصه ها ی زندګی دساتیر و رهنمایی های وجود دارد. فقه اسلامی مشتمل بر عبادات و معاملات است.

اسلام طرح منظمی براي زندگي و حكومت وحکومت  داري دارد.

دین  اسلام  هم سياست است  وهم  حكومت .اسلام يك حكومت است كه يك جنبه اش حكومت سياسي و جنبهء ديگرش حكومت معنوي است. اسلام يك دين عبادتي- سياسي است كه در امور سياسي اش عبادت منظم است و در امور عبادي اش سياست.
در دین مقدس اسلام قاعده ای وجود دارد بدین معنی که دین اسلام  همه  راه  ها و روش  ها  را که در خدمت  تکامل  وپیشرفت جامعه  وعالم بشریت  باشد، آنرا  مورد تاﺋید قرار  میدهد بشرط آنکه  حلال  اسلام را حرام  قرار ندهد وحرام اسلام را  حلال. یعنی در آنچیزی که نص  و حاکم اسلامی صراحت دارد ضرورت به اصطلاح استخاره تغییر صراحت حکم نیست و این تغییرجواز ندارد و حرام میباشد. این بدان معنی  نیست که همه دستاورد های جوامع بشری و انستیوت های معیین دموکراسی  مورد تردید  دین مقدس  اسلام است.  دموکراسی در جامعه اسلامی به مفهوم مراجعه به اراء عامه در چوکات  شریعت اسلامی مورد تأیید دین مقدس اسلام است.

همانطوریکه که ګفته  آمدیم در دین  اسلام حکم  اسلامی به اساس  کتاب  الله وسنت  نبوی استوار است و شارع و حاکمیت مطلق دردین اسلام از آن  پروردگار است.

 بنآ  دین اسلام   در همه عرصه های زندگی بشر  اعم از امور  اجتماعی ، سیاسی ،  اقتصادی ، اخلاقی  و  .... دخالت تام ومستقیم   دارد وعقل وعلم  در سایه  هدایات اسلامی  مناسبات  اقتصادی  وسیاسی  جامعه را  سامان می بخشد.

 

اسلام‌،اساسآ دين‌ اجتماعي‌ است‌ و فقط‌ به‌ بعد ( به ضم ب) فردي انسان‌ توجه‌ ندارد. اين‌ دين‌ بااصول‌ و ارزش‌ها ی عالیش مطابق به حکم صریح قرآن عظیم الشان وسنت  پیامبر بزرګوار اسلا م حضرت محمد صلی الله علیه وسلم انسانها را به زندګی اجتماعی  دعوت نموده  وارشادات خاصی در این زمینه  به پیروان خویش  ارایه داشته است .

در تفکر سکو لاریستی ، هدف دولت  تلاش  برای حفظ حاکمیت  وایجاد  موازانه  میان  آزادی وعدالت است . یعنی  این که  چه باید کرد که آزادی های  فردی محدود نشود وقدرت حاکمان  چگونه کنترول شود که مخل (به ضم میم و کسره  خ)  به آزادی افراد  ( آزادی  که خود شان  تفسیر می کنند )  نباشند ؟ در حالیکه انسان نورمال خوش است که در محدودیت های معیین پدری، مادری، خواهری، بزرګی و خورد و یکسلسه چوکاتها و محدودیت های و ارزشها معین باشد.

اما در تفکر اسلامی، هدف از سیاست  وحاکمیت، احیای  دین  وسنت  های الهی  ، اقامه عدل ، قسط  انصاف  است . اجرا وتطبیق  قوانین  الهی برای  ایجاد امنیت وفراهم ساختن  زمینه ای  جهت رشد  مادی  ومعنوی ،  ونجات انسان  ازتاریکی بسوی نور ، اصلاح جامعه  ،  مبارزه با بدعت  ها ناروا ، تعلیم وتربیه درست وسالم ، احقاق ( به کسر – ا ) حقوق انسان  بخصوص  ضعفا  و در نهایت  دستیابی  به فضیلت، کمال  ومعرفت است .

خداوند متعال  می فرماید :

« قد جاءکم من الله نور وکتاب مبین ، یهدی به الله من اتبع رضوانه سبل السلام  ویخرجهم من الظلمات الی النور باذنه ویهدیهم الی صراط مستقیم » ( مائده :15-16)

« از جانب پروردگار  نور ی ( که پیغمبر  است وبینشها ر روشن می بخشید )   وکتاب روشنگری  ( که قرآن  است  وهدایت بخش  انسانها است ) به پیش  شما آمده است .

خداوندبه برکت  آن ، ( کتاب )   کسانی را به راههای آمن وآمان ( از ترس  وهراس  دنیا  وآخرت  )  هدایت  می کند که خواستار    خشنودی  او باشند ، وبا مشیئت وفرمان  خو د آنان را  از تاریکی ها  وظلمت ها ( کفر وجهل ) بیرون  می آورد  وبه سوی نور ( ایمان وعلم)   می برد   وایشان را  به راه راست  هدایت ورهبری  می کند. »

از دید اسلام حکومت  وسیله است ونه هدف ، وهدف از آن به کمال  رساندن  انسان است. هدف اسلام حفظ سیادت انسان بوده  وهم توجه خویش را  به حقوق بشر  معطوف ساخته   ورعایت آنرا  واجب می داند .

آیات قرآنی وسنت پیامبر صلی الله علیه وسلم اساس وتهداب  سیاست دین مقدس   اسلام را تشکیل میدهد . اعتقاد  وعمل  برآن را جزئی از قلمرو  ایمان  وبخشی  از مجموعه  تعالیم  اسلام  وحیات  یک مسلمان  می شمارند . به طوری که در تفکر قرآنی  وسنت  پیامبر  صلی الله علیه وسلم تفکیک اندیشه  وعمل سیاسی  از ایمان  واسلام ،  واز زندگی اجتماعی مسلمانان  امکان پذیر نیست .

در قرآن عظیم الشان  آیات متعدد ی براین امر تاکید میدارد  که  وضع قانون وحاکمیت مطلق از آن  پروردگار بوده  وما انسانها  مجریان این  قانون در روی  زمین می باشیم .

1-« ان الحکم الا لله  یقص  الحق  وهو خیر الفاصلین » (انعام 57(فرمان جز در دست خدا نیست . خدا به دنبال  حق  می رود ( وکار هایش برابر  حکمت  انجام میشود .  لذا اگر خواست  عذاب  واقع می گردد  واگر  نخواست  عذاب  واقع  نمی شود )  واو  بهترین ( قاضی میان  من وشما و  جدا  کنند ۀ ( حق  از باطل ) است .)

2-« له الحمد فی الاولی والاخرة وله الحکم »( قصص 70)

 ( فر ماندهی  وداوری از آن  اواست  وبه سوی  او باز گردانده می شوید . ( او خالق ، واو حاکم ، واو قاضی است ).

3-« مالهم من دونه من وال » (رعد 11 ) (ولی هنگامیکه خدا بخواهد بلایی به قومی برساند هیچ کسی  وهیچ چیزی  نمی تواند آن را ( از ایشا ن)  بر گرداند ، وهیچ کس غیر خدا  نمی تواند یاور ومدد کار آنان  شود.)

4-«ان الحکم الا لله امر الاتعبدوا  الا ایاه ذلک الدین  القیم » (  یوسف 40 )

 ( فرمانروایی از آن خدا  است وبس ( این ، اوست  که بر کائنات حکومت میکند واز جمله عقاید  وعبادات را وضع می نماید ). خدا دستور  داده است  که جز  او  را نپرستید . این است  دین راست  وثابتی ( که ادله  وبراهین  عقلی ونقلی بر صدق آن  رهبرند ).

همچنان قرآن عظیم الشان  هدایات  خاصی را  برای  پیروان خویش هدایت فرموده است : ومی فرماید : آنعده  از حکوما ت  که مخالف شرع  است  نباید از  آنها اصلآ   متابعت صورت گیرد ،  وحتی دین اسلام  امر بر سر نگونی ومقابله به  همچو  حکومت را نموده است :

بطور مثال خداوند پاک  در ( آیه : 60  سوره نسا ء )  می فرماید :   : « یریدون ان یتحاکموا  الی  الطاغوت  وقد امروا   ان یکفروا  به »  ( می خواهند داوری را به پیش طاغوت ببرند( وحکم او را به جای حکم خدا بپذیرند ؟ ! ) وحال آنکه بدیشان فر مان داده شده است که ( به خدا ایمان داشته و ) وبه طاغوت ایمان  ندBaryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

تاريخ : سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:, | 9:20 AM | نویسنده : بريالي محمدي

فساد اداری و روشهای مؤثری مبارزه با آن

 تـتـبع : سراج الدین ادیب

در ریشه یابی بحران زده کنونی افغانستان که متأسفانه پایان ناپذیر می نماید وهمچنان به افسردگی ژرف شریانهای  اقتصادی مردم و حتی سرشکستگی انکار ناپذیر دولتمردان افغانستان که ما از طریق رسانه ها می شنویم علاوه بر سایر مشکلات و پرابلم ها یکی آن « فساد اداری » بوده که نه تنها در سطح داخلی بل در سطح جهانی غوغا داشته است تا آنجا که حتی کمک های بین المللی به آن پیوند ناگسستنی پیدا نموده .

طوریکه مبرهن است فساد اداری یکی ازبیماریهای مزمن و کهنه ترین جراحت نظام در جامعه تلقی شده، و فساد اداری تا حد زیادی متأثر از نظامهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و قضایی در یک جامعه میباشد زیرااین پدیده نه تنها از نقض عدالت اداری و ضایع کردن، حقوق همشهریان بلکه از نظر توسعه اقتصادی نیز برای جامعه بسیار زیانبار بوده که روی این ملحوظ در این نوشته تلاش شده است با استفاده ازنظر ودید«کار شناسان اموراقتصادی» ازپاره های نشریات اطلاعات سیاسی اقتصادی بین المللی در تعریف عمومی از فساد اداری و همچنین انواع پیامد های ناشی از فساد  جمع بندی وبرای رفع این بیماری مطالب چندی خدمت  شما خوانندگان عزیز ارائه گردد .

تعریف عمومی از فساد اداری :

تعاریف متعددی از فساد ارائه شده ووجه مشترک همه این تعاریف آن است که در محیط فاسد، حقوق اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شهر وندان نادیده گرفته می شود و یا حق مسلم فرد و یا گروهی به آسانی پایمال یا به نا حق به دیگری یا دیگران واگذار می شود .

   فساد را می توان به چند نوع تقسیم نمود که عمده ترین اقسام آن عبارتند از :

ـــ   فساد اقتصادی که نتیجه تعاملات میان ساستمداران، بوروکراتها و شهر وندان است .

ـــ   فسادسیاسی یعنی استفاده از قدرت سیاسی جهت تحقق اهداف شخصی و نا مشروع .

ـــ   فساد قانونی یعنی وضع قوانین تبعیض آمیز به نفع سیاستمداران قدرتمند و طبقات مورد لطف دولت .

ـــ  فساد اقتصادی یعنی اعمال ورفتاری که باعث تکاثر ثروت و شکاف عمیق طبقاتی و اختلال در نظم اقتصادی می شود.

ـــ  فساد اداری قانون شکنی های متعددی را در رابطه با فعالیتهای دولت شامل می باشد. و یا بنابه تعریفی دیگرفساد اداری حالتی در نظام اداری است که در اثر تخلفات مکرر کارکنان به وجود می آید و آنرا از کارایی و اثر بخشی مورد انتظار می اندازد .

عواملی که فساد اداری را بروز میدهد :

بر رسیهای صورت گرفته بر روی پدیده فساد اداری حاکی از گسترده بودن عوامل مؤثر در بروز این پدیده دارد که مهمترین آنها عبارتند از :

الف ـ تفاوت حقوق و مزایای کارمندان دولت در مقایسه با بخش خصوصی و سایر شهر وندان تورم فضایی نا مطمئن در جامعه که در آن اعمال خلاف اخلاقی و فساد رواج می یابد و در نهایت بر ثبات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه صدمه وارد می کند.

ب ـ  مداخله دولت در ارائه سیاستهای قیمت گذاری ( ایجاد اختلال در مکانیزم بازار ) و استفاده از روشهای اداری است که باعث افزایش فساد می گردد .

ج ـ  روابط خویشاوندی در جوامع مانند افغانستان که علایق و روابط خویشاوندی بسیارشدید است، اعضای خانواده و دوستان یک کارمند دولتی از او انتظار دارند که معیار ها ، دستورالعمل ها و قانون را نادیده گرفته و بین دوستان و سایر افراد جامعه که عمدتأ غریبه هستند تبعیض قایل شوند.

   در جوامع چون افغانستان متأسفانه  انتصاب و اختصاص پست های  تشکیلاتی دولت بر مبنای سازمانی، خویشاوند و قوم سالاری یا رشوه و یا به صورت امری تبانی بین افراد متمول، مخصوصأ سیاستمداران و عوامل بوروکراسی اداری  بمیان  میایند که کمتر واقع شده تا در انتخاب اشخاص اصل شایسته سالاری  معیار قضاوت قرار گیرد . بناأ از اینرو نتیجه آن بروز فساد، در سطوح مختلف کشور شده میتواند .

د ـ ضعف ارزشهای اخلاقی و مذهبی از عوامل گسترش فساد اداری است.

معیار هایی نظیر تأکید بر وجدان کاری، رعایت حق و نوبت، احترام به قانون و اجتناب از تخریب اموال عمومی با اهمیت هستند.

هـ ـ ازآنجا که گسترش شهر نشینی منجر به افزایش تقاضا برای خدمات دولتی خواهد شد، این امر از سویی به افزایش بورو کراسی دولتی و همچنین رشد بخش خصوصی می انجامد و ازسوی دیگر به دلیل افزایش حجم تقاضا و کم بودن عرضه خدمات عمومی، فرصتهای بیشتری در اختیار کار کنان دولت قرار داده خواهد شد که در نهایت به افزایش حجم فساد اداری منجر خواهد شد

و ـ میزان اجرای مجازاتهای پیش بینی شده و نگرش افراد عمومی در این مورد بر اجتناب یا تمایل به ارتکاب فساد مؤثر خواهد بود .

فساد اداری و پیامد های آن

ـــ  فساد اداری از طریق خدشه وارد کردن بر سیستم های دولت برای تأمین منافع و اهداف اکثریت، باعث اتلاف منافع محدود و اقتصادی شده و مصارف هنگفتی بر جامعه تحمیل می کند

ـــ  فساد اداری باعث کند شدن رشد اقتصادی می شود، زیرا انگیزه سرمایه گذاری را برای سرمایه گذاران داخلی و خارجی کاهش می دهد .

ـــ فساد اداری سبب قهقرایی و پسروی فعالیتهای خدماتی و تجاری انجام شده توسط شرکتهای کوچک می شود و فعالیتهای اقتصادی مهم را به انحصار بخش دولتی یا خصوصی ( افراد با نفوذ و وابستگان به قدرت ) در آورده و به طور کلی « ساختار های انحصارطلبی » را تقویت می کند .

ـــ  فساد اداری از درجه مشروعیت دولتها میکاهد و ثبات و امنیت جوامع را به خطر می اندازد، همچنین ارزشهای دموکراسی و اخلاقیات را مخدوش میسازد و از این طریق مانع توسعه سیاسی و اجتماعی میشود .

ـــ  فساد اداری موجب تضعیف اعتقاد مردم به توانایی و اراده سیاسی دولت برای جلوگیری از زیاده طلبی ها و نیز باعث قطع امید به آینده ای بهتر شده و « مشروعیت اخلاقی دولت » رازیر سوال میبرد ودر نتیجه سبب کاهش اعتماد عمومی و مقبولیت اجتماعی حکومت می گردد .

فساد اداری در نظام اقتصادی

     یکی از ویژگیهایی که هر نظام اقتصادی را مستعد و آمادهء پرورش یا عدم پرورش میکند، میزان دولتی بودن اقتصاد است.دولتی بودن اقتصاد باعث تمرکز در تصمیم گیری، تخصیص بودجه، اعطای امتیازات اقتصادی، صنعتی، فرهنگی ، اجتماعی و گسترش نظام اداری ویا نا کار آمد شدن آن می شود.

   یکی از فعالیتهای دولت که باعث تشویق فساد می شود، محدویت آزادی اقتصادی است. هر چه محیط بازار کمتر رقابتی باشد، میزان فساد از طریق ترغیب کارکنان دولت به اخذ از راه رشوه بیشتر خواهد شد هر قدر میزان مداخله دولت در امور توزیعی . تولیدی بیشتر باشد تقاضا برای فساد نیز بیشتر است .

   حضور دولت در فعالیتهای اقتصادی و صنعتی، سیاستهای قیمت گذاری ، و دخالت در مکانیزم بازار که باعث ایجاد صف وبازار سیاه میشود، عامل مهمی در جرایمی مانند ارتشا به حساب می آید . این مداخلات به طور گسترده ای افزایش فساد را به دنبال دارد مطالعات انجام شده نشان میدهد که بین فساد اداری وضعف در حاکمیت قوانین همبستگی قابل ملاحظه ای وجود دارد . در کشور هایی که میزان مالکیت اقتصادی دولت بالا، مالیات و مقررات تجاری زیاد و اعمال اختیاری و خود سرانه قوانین و محدود یتهای تجاری فراوان و قوانین و فرایند های بودجه ریزی ناکار آمد هستند فساد بیشتر است .

حاکمیت اقتصادی دولت سه بعد گسترده دارد :

  مداخله و مقررات بیش از حد دولت : ایجاد مقررات بیش از حد برای بخش خصوصی و اتخاذ برنامه های ترجیحی همچون محدودیتهای مربوط به نرخ ارز (پول خارجی/ اسعار) و تجارت، کنترول قیمتها، اعطای اعتبارات و معافیتهای مالیاتی از جمله این مداخلات است که برای کارکنان دولتی فرصت اخذ رشوه از کسانی که از این روشهای ترجیحی یا تبعیضی منتفع می شوند را می دهد.

2 ـ ضعف در مدیریت و پاسخگو نبودن : عدم ارتباط تنگاتنگ دولتها با بخشهای اقتصادی از جمله شرکتهای خصوصی، کافی نبودن بودجه ، عدم کنترول هزینه های دولتی و نبودن نظام مالیاتی کار آمد، سبب فراهم شدن زمینه بروز فساد می گردند .

3 ـ بی ثباتی محیط فعالیتها : بعٌد سوم حاکمیت اقتصادی دولت مستلزم ایجاد محیط رقابتی باثبات و مبتنی بر قانون برای دستیابی به بازارهای کارآمداست. نبود چنین محیطی باعث افزایش فساد و همچنین کاهش سرمایه گذاری از جمله سرمایه گذاری خارجی خواهد شد.

روشهای مؤثری مبارزه :

   یکی از روشهای موثر و اساسی مبارزه بافساد و محدود ساختن فعالیتهای اقتصادی دولت، تشویق بخش خصوصی به مشارکت در فعالیتها از طریق آزاد سازی اقتصادی است ، در این خصوص« و یتوتانزی» که یکی از صاحبنظران بر جسته در این زمینه است معتقد است که تجارت آزاد مطلوب در نهایت باید میزان فساد اداری را کاهش دهد .

   آزاد سازی اقتصادی شامل مجموعه ای از اقدامات به منظور بر داشتن کنترلهای مالی از بازار های مالی، کالا و خدمات، فعالیتهای بخش تجارت خارجی وواکذاری آن به مکانیزم بازار می باشد. برخی از آن اقدامات عبارتند از : آزاد سازی قیمت و تعیین قیمت توسط بازار ، تغییر رسمی پول خارجی ، استفاده از سرمایه گذاری خارجی و داخلی و ...  میباشد .

تأثیر خصوصی سازی بر فساد اداری : بانک جهانی از جمله نهادهای بین المللی است که خصوصی سازی را بعنوان یکی از مؤثر ترین روشها برای کاهش فساد اداری در کشور های در حال توسعه پیشنهاد نموده است و معتقد است برای مبارزه با فساد اداری بهتر است تعداد کمتری مسؤول دولتی یا حقوقی و مزایای کافی، فقط آن اموری را مدیریت کنند که واقعأ نیازمند کنترول دولتی است و از قابلیت کنترول نیز بر خوردار است .

خصوصی سازی عبارتند از : کاهش اندازه بخش دولتی، انتقال مالکیت و کنترول اقتصادی، افزایش کارایی اقتصادی، کاهش کسر بودجه و بدهیهای ملی، تعدیل سوبسیدها و اختلاف قیمتها، تعدیل مقررات، افزایش رقابت، ایجاد دلبستگی و علاقه درشاغلین شرکتها، گسترش بازار سرمایه، توزیع مناسب در آمد، تأمین منافع مصرف کنندگان و غیره. معمولأ تصمیم گیرندگان اصلی خصوصی سازی از سیاستمداران هستند و این افراد از منافع کسانی حمایت می کنند که برای آنها بیشترین سهم را در روی کار آمدن و باقی ماندنشان داشته اند .

    اگر خصوصی سازی با توسعه مشارکتها و نظارتهای مردمی و موثر همراه نباشد،  دو فاجعه اساسی بار می آورد : نخست تمرکز ثروت و سرمایه به نفع گروهها ونهاد های خصوصی و به زیان توسعه همگانی و دوم گسترش فساد اداری، ارتشا و اختلاس .بنابر این در فرایند خصوصی سازی توجه به چند نکته ضروری است :

منظور از خصوصی سازی، اختصاصی سازی نیست که در آن اموال عمومی به نفع عده ای خاص به یغما برده شود .

2 ـ منظور از خصوصی سازی جایگزین کردن انحصار خصوصی به جای انحصار دولتی نیست .

3 ـ هدف از خصوصی سازی کاستن از بار مالی دولت و آزاد سازی منابع عمومی است .

4 ـ هدف از خصوصی سازی افزایش کارایی و بهره وری منابع مادی و انسانی است .

5 ـ هدف از خصوصی سازی تشویق و گسترش مشارکت شهروندان در فعالیتهای اقتصادی و سیاسی است. همچنین توان و انرژی مالک یا مالکین جدید شرکت، تعهد و توانایی آنها برای گسترش فعالیتهای شرکت به وسیله سرمایه گذاریهای جدید، استفاده از تکنولوژی تازه، پیداکردن بازار های جدید برای محصولات شرکت و استفاده از مهارتهای مدیریتی برای اداره شرکت از جمله عوامل مهمی هستند که در فرایند خصوصی سازی باید به آنها توجه کافی مبذول داشت. اما باید توجه داشت که تنها هدف خصوصی سازی کسب در آمد برای دولت نیست و ملاحظات اخلاقی و انسانی حکم می کند که به تقویت و گسترش سازمانهای تأمین اجتماعی و بیمه های اجتماعی برای نیروی کارمازاد بر نیاز شرکتهای دولتی نیز اهمیت بیشتری داده شود .

   البته این نکته نیز حائز اهمیت است که، هنگامی که خصوصی سازی به شیوه خریداری توسط مدیریت و کارکنان همان شرکت صورت می گیرد زمینه گسترش فساد و سوء استفاده فراهم می شود.

نتیجه گیری

   فساد اداری از جمله پدیده های سازمانی است که روند توسعه کشورها را بطور چشمگیری با مشکل روبه رو می سازد. فساد میتواند علل مختلف ( اداری،اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و قانونی ) داشته باشد و به دلیل نقش و تأثیرات منفی زیادی که بر کارایی و اثر بخشی نظام اداری، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی دارد، همواره مورد توجه دولتها و نهاد های بین المللی بوده و هست .

   گسترش فساد اداری در جامعه سبب کاهش سرمایه گذاریهای داخلی و خارجی، کاهش در آمد های دولت ، افزایش هزینه زندگی و تورم، کاهش رشد اقتصادی، توزیع نا عادلانه در آمد و ... می گردد .این امر ضرورت اتخاذ راه حل های مناسب برای مهار و کنترول آنرا نمایان میسازد . مهمترین عامل موفقیت در مبارزه با فساد اداری، عزم . اراده سیاسی و حمایت مقامات ارشد دولت از برنامه مبارزه با فساد است .

    روشهای مختلف برای مبارزه با فساد اداری ارائــه شده است که خصوصی سازی و کاهش تصدی گری دولت بر فعالیتهای اقتصادی یکی از این روشهااست زیرا بین آزادی اقتصادی و کاهش فساد اداری وابستگی نزدیکی وجود دارد و فساد اداری در شرایطی که قیمتها مغشوش و مداخلات گسترش می یابد بروز می کند .

   خصوصی سازی از طریق ایجاد رقابت، کاهش قدرت انحصاری کارکنان دولت، افزایش شفافیت و پاسخگویی مسؤولین و حذف انحصارات و محدودیتهای گسترده و زائد حاکم بر بخشهای بازرگانی ( تجاری )، مالی، اسعاری  و گمرکی، باعث رشد اقتصادی و کاهش فساد اداری میگردد . اگرچه نکته مهم در خصوصی سازی این است که گرچه استراتژی خصوصی سازی بعنوان راهکاری برای کاهش فساد اداری، افزایش کارایی و بهره وری، کاهش تصدی گری دولت، آزاد سازی اقتصادی، تشویق شهروندان به مشارکت بیشتر در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی جامعه تلقی می شود .

    اما اگر فرایند خصوصی سازی به شیوه  صحیح و منطقی و همراه با نظارتهای دقیق قانونی انجام نشود، خود به ابزاری برای گسترش فساد تبدیل خواهد شد، ولی در صورتی که پس از بررسیها کارشناسی و انجام رویه های قانونی، تصمیم به واگذاری شرکتهای دولتی گرفته شود، فرایند خصوصی سازی با کمترین ریسک در جهت توسعه اقتصادی و تأمین منافع مالی تولید کنندگان ومصرف کنندگان تحقق می یابد ./

انجمن فرهنگي پرستوها

Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button

تاريخ : سه شنبه 2 خرداد 1391برچسب:, | 8:29 AM | نویسنده : بريالي محمدي

 

تمرین جنگ بر ضد ترور با سلاح چوبی

 

آیا میتوان با تمرین و استفاده از سلاح چوبی، پولیس ملی ساخت؟

 

 

سلیمان کبیر نوری

 

نشست ” بن “چونانیکه  امید ها را بخاطر تامین وتحکیم صلح پایدار، دموکرا سی، عدالت اجتماعی، دفاع از حقوق زن، باز سازی و بهسازی کشور در دلها ی تعدادی از مردم ما زنده ساخت، اما سیاسیون افغانستان در همان وهله ی نخست از نا کار آمد بودن آن سخن گفته به  ابراز نظر درین خصوص از طریق رسانه ها پرداختند.

اما  امروز مثل آفتاب روشن شد که این نشست برنامه های غرض آلودی را نیز به همراه داشته است، طوریکه پیامد های تلخ آن را همه ملت بیچاره ی مان همین اکنون با گوشت و پوست خود لمس میدارند  .

کنفرانس بن همانطوریکه توجه ی جهانیان را به خود معطوف ساخته بود، در آستانه ی تدویر از آن، همه فکر میکردند که واقعا” این کنفرانس مبتکر یک راهکار عملی صلح و ثبات، باز سازی و بهروزی در افغانستان خواهد بود، اما جریان کار کنفرانس نشان داد، که در رویکر های آن، کارزاری از تحقق اهداف پنهانی نهفته است.

کار این همایش که جمله ۲۶نفر نماینده اصلی و۴۴ نفربحیث مشاورین وناظرو آنهم  با مداخلات آشکار و پنهانی تعدادی از حلقه ها وشخصیت ها از تاریخ ۲۷ نومبر۲۰۰۱  آغاز و الی تاریخ ۵ دسمبر۲۰۰۱ دوام نمود ،و تعهدات و امیدواری هایی را برای جامعه ی جهانی و مردم افغانستان اعلام داشت.

طوریکه  محترم آقای وحیداله وحید کارشناس، دیپلومات و ستراتیژیست منازعات منطقوی طی مصاحبه های مختلف از طریق رسانه های جمعی اظهار  کردند که:

طراح اصلی برنامه تامین صلح در نشست بن، ایشان بوده اند، بعد از چند سالی اذعان داشتند که هر چند اینجانب طراح برنامه ی بن بودم، اما مطابق طرح پیشنهادی اینجانب کنفرانس عمل نکرد.

آقای وحیداله وحید اشتباه و کمبود اساسی را در کنفرانس بن، عدم اشتراک نماینده ی طالبان دانسته اند. ولی سیاسیونی که بیشترین اوقات زندگی خود را در افغانستان سپری نموده اند و شناخت ژرف و عمیق از افغانستان، کشور های همسایه به خصوص پاکستان، و منطقه داشته اند، به خوبی میدانند که طالبان کاملا از پاکستان نمایندگی کرده.

و یک نیروی متحجر و متعصب در دست استخبارات نظامی پاکستان (آی .اس. آی) بوده و منطقا” شرکت نمایندگی ایشان برضد منافع ملی کشور بوده و همچنان برای مردم افغانستان قابل قبول و پذیرش نمی باشد. تا  گروه مزدوری را در کنفرانسی مربوط به صلح در افغانستان تحمیل و دعوت نمایند.

چنین به نظر میر سد که گویا اشتباه اساسی درین  کنفرانس، فراموشی کلیه  عناصر دموکرات، عدالت پسند، مترقی و وطنپرست بوده است که گردانندگان اصلی بر آن توجه ی مبذول نداشته اند.

هزاران کادر سیاسی و تحصیلکرده حکومت پیشین و زمان حکومت دوکتور نجیب الله( که با وجود مداخلات اشکار تقریبا” همه دنیا، یک حاکمیتی با ساختار ها و سیستم منظم بود) به دست فراموشی سپرده شد.

گردانندگان سناریوی” بن “چنان فکر میکردند که کرزی برخواسته از بطن طالب و مجاهد که خود هم یک طالب و هم یک مجاهد بوده است، استعداد معامله و سازش رابا تمام گروه های طالب و مجاهد در سراسر افغانستان، به سادگی دارد، که کرزی خواهد توانست همه نیروها را در کنترول داشته و اهداف خارجی ها را در افغانستان و منطقه پیاده کند .

که این خود یک خبط سیاسی بزرگ بود؛ طوریکه نتایج آن الان آفتابی شده است.

پاکستان که بازیگر اصلی و حامی  طالبان بود همچنان در محراق حوادث افغانستان، نقش اساسی را بازی میکرد، باید تهعداتی را در قبال انصراف از حمایت  و پشتیبانی طالبان بنیاد گرا به کنفرانس “بن” می سپرد. که چنین کاری را جامعه بین المللی نکرد و این اشتباه بزرگ دیگری از سناریست های کنفرانس” بن” بشمار میرود.

همانطوریکه علمای روانشناسی ضرورت های اجتماعی را که شمار آن پنج است، در یک جامعه ردیف بندی  و مبرمیت آن را در ” هرمی”  تشخیص داده اند( اول- امنیت، دوم- غذا، سوم- کار، چهارم – تحصیل و پنجم- کلتور و فرهنگ است که بعد از داشته های چهار عنصر اولیه، مردم یک جامعه به آن میرسند)، امنیت در ردیف و شماره نخست قرار داشته است.

متاسفانه چنین تصور میشود که هیچ شخصیتی از جانب افغانی درین نشست تاریخی حضور نداشته است که هوشمندانه، با منطق و ژرف اندیشی درهمان موقع نزد خویش تحلیل میکرد و همانجا این سوال را مطرح مینمودکه :

چگونه ممکن است  کشوری جنگ زده یا فاجعه زده ی  چون افغانستان، باموقعیت جیوپولیتیک  پیچیده، داشتن جمعیتی حدود ۲۵ ملیون،بدون درنظرداشت و مقایسه ی بیلانس نیروهای امنیتی کشور های همسایه  با کمیت و کیفیت بسیار بالا ، موفق به تامین صلح شود؟

اگر کمی دقیق تر به برسی بگیریم، کنفرانس بن ۵۲ هزار پولیس را برای افغانستان پیشنهاد و در نظر گرفت.

نظر به اظهارات منابع رسمی افغانستان پولیس ۵۲ هزار نفری چه نوع تقسیم وظایف خواهند شد و به چه شکل در خدمت مردم قرار  خواهند  گرفت.

طوریکه  سخنگوی وزارت دفاع افغانستان محترم جنرال عظیمی طی مصاحبه ای با محترم قوی کوشان چنین درد دل نموده اند:« اگر۸ هزارپلیس سرحدی درمرز ها خدمت کنند به هرسه نفردوکیلومتر مرزمیرسد!

باتوجه به این مداخلات کاری ممکن است؟ نه! ۵۲ هزارپلیس برای امنیت افغانستان درنظرگرفته شده، حساب کنیدباتوجه به بیش از۳۶۰مرکز ولسوالی و۳۴ولایت داریم،

اگریک محاسبۀ سرانگشتی شمابکنید اگربرای هرولسوالی ۱۰۰نفردرنظربگیریم ۳۶ هزارنفرش تنها به ولسوالی هامیروند، دست کم مرکزافغانستان به ده هزارپلیس نیاز دارد، میماندچارهزار، اینرا سر۳۴ولایت چطورتقسیم میکنید؟».

حالا ما طرح نیروی پولیس را که کمیتش را کنفرانس “بن” تعیین نموده بود دیدیم وشنیدیم، با هیچیک از معیار های علمی، نظامی و امنیتی جور آمد ندارند، چطور ما خواهیم توانست  اهداف کنفرانس بن را پیاده نماییم؟

اکنون که از کنفرانس بن تا امروز ده ها کنفرانس بخاطر افغانستان تدویر یافته است، شرایط و اوضاع امنیتی در کشور روز تا روز به سمت بحران میرود. دشمن نیرومند تر از هر وقت دیگر عمل میکند. تو گویی این کنفرانس ها همه تال چالهایی بوده است تا به جای تأمین صلح بی نظمی ایجاد کنند تا کشور را به سوی بحران عمیقی بکشانند.

مدتی است که خارجی ها به اربکی سازی( که این هم یک بازی است) آغاز کرده اند وآموزش پولیس ملی را طبق گزارش سایت انترنتی  الوایسس  با سلاح های چوبی آغاز نموده اند که ممکن در تاریخ آموزش پولیس افغانستان بیسابقه بوده باشد.

طبق گزارشات، سخنگوی ناتو چنین ” ابتکار” را ناشی از کمبود اسلحه عنوان کرده است.  چنین کارکردها  برای جهانیان سخت خنده آور یا جالب خواهد بود، ولی برای مردم ما سخت درد آور است. آیا این هم یک بازی تازه خواهد بود؟

مردم افغانستان دیگر ازین بازی های جامعه ی جهانی خسته شده اند،  آنها باییست دیگر شفاف و صادقانه به تعهدات خود عمل نمایند. ریشه های تروریزم و بنیاد گرایی که در پاکستان قرار دارد، آنرا در همانجا خشک کنند ، ونیز شبکه های آن را در افغانستان تار و مار کنند. دیگر بازی های دو پهلو، کمیک و زجر دهنده برای مردم زجر کشیده و بلا کشیده ی مان  بس است.

عکسها ی زیر، جریان تمرینات پولیس ملی را همراه  با سلاح های “مدرن” تولیدات ناتو نشان میدهد:

Baryalai Mohammadi

Create Your Badge افغان لینکر Web Informer Button